نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات افق منتشر کرد:
لوییزا می آلکوت هرگز ازدواج نکرد و زمانی که تشخیص داد با نویسندگی از عهدهی مخارج زندگیاش برمیآید، تمام کارهایش از جمله پرستاری را کنار گذاشت. سرانجام رمان زنان کوچک که در آن به حق انتخاب دختران و زنان بسیار توجه شده است، برایش شهرت و ثروت بسیار به ارمغان آورد...
فروشگاه اینترنتی 30بوک
زنان کوچک رمانی کلاسیک نوشتۀ لوئیزا میآلکوت نویسندۀ مشهور آمریکایی است. نویسنده ابتدا کتاب را در دو جلد و بین سالهای 1868 و 1869 منتشر کرد. در واقع میآلکوت زنان کوچک را طی چند ماه به درخواست ناشرش نوشت. این کتاب روایت زندگی چهار دختر خانوادۀ مارچ به نامهای مگ، جو، بث و امی است و گذر زندگی آنها از کودکی تا بزرگسالی را شرح میدهد. کتاب در واقع بر اساس زندگی خود نویسنده و سه خواهرش نوشته شده است بنابراین یک رمان اتوبیوگرافیک یا نیمه اتوبیوگرافی نیز محسوب میشود.
جلد اول زنان کوچک خیلی فوری به موفقیت تجاری و انتقادی رسید و خوانندگان مشتاق بودند بیشتر در مورد شخصیتها بدانند. بنابراین نویسنده جلد دوم را خیلی سریع تکمیل کرد. در ابتدا این کتاب در بریتانیا با عنوان «همسران خوب» منتشر شد و نام ناشر را به عنوان نویسنده بر روی جلد کتاب درج کردند. کتاب بسیار موفق بود. هر دو جلد این کتاب در سال 1880 در یک رمان واحد با نام زنان کوچک منتشر شد. همچنین کتاب در سال 1869 بعد از چاپ جلد دومش، در آمریکا نیز منتشر شد. آلکوت به دنبال همین اثر محبوبش دو کتاب دیگر با نامهای مردان کوچک (1871) و پسران جو (1886) نوشت و منتشر کرد که خواهران مارچ در هر دوی آنها حضور داشتند. در ادامه این رمان کلاسیک و نویسندهاش را به شما معرفی میکنیم.
رمان زنان کوچک اثر لوییزا میآلکوت با ترجمۀ کیوان عبیدی یکی از محبوبترین رمانهای دهۀ 1800 بود. با اینکه زنانگی و خانواده در آن زمان در هم تنیده بودند اما این رمان به خوبی نشان داد که زنان هم میتوانند حرفه و کار خودشان را انتخاب کنند. خواهران مارچ با فعالیتهایشان نشان میدهند که زنانگی را نمیتوان تنها محدود و محصور به کارهای خانگی کرد. نویسنده موضوع یکپارچگی را در خانواده و در میان شخصیتها از طریق خانوادۀ مارچ نشان میدهد. خانوادهای واقعبین که در شرایط نسبتاً سختی زندگی میکنند و به دخترانشان نشان میدهند که چگونه باید یا نباید رفتار کنند. مبارزۀ دائمی امی و مگ برای از بین بردن غرورشان نشان میدهد که آنها میخواهند در زندگی خود افرادی صادق و بیریا باشند.
رمان زنان کوچک موضوع خانواده را نیز از طریق رابطۀ دختران کوچک و کمکشان به همدیگر و همچنین کمکشان به پدرشان و روش سادۀ زندگیشان نشان میدهد. همۀ تلاشها و ویژگیهای رفتاریشان تنها به یک هدف اشاره دارد؛ حفظ اتحاد خانواده و حمایتشان. حتی خانواده موقع شنیدن پیشنهاد عمه مارچ که میخواهد یکی از دختران را به فرزندی بگیرد پشت هم میمانند. وقتی خواهران مارچ میبینند که ظاهراً نمیتوانند به این راحتی پول به دست بیاورند باشگاهی به راه میاندازند و موقعیتهایی را ایجاد میکنند که در آن حتی بدون پول بتوانند از زندگی لذت ببرند.
حتی برخی مسائل خانوادگی را نیز با کمک همدیگر حل میکنند. با اشاره به موضوع خانواده، ایدۀ ازدواج هم مطرح میشود. رمان زنان کوچک نشان میدهد که وقتی دختران در ساختار یک خانوادۀ خوب آموزش ببینند میتوانند یاد بگیرند که چه زمانی و با چه کسی ازدواج کنند. اولین درس مادرشان به دختران این است که به جای شوهری پولدار باید با مردی مهربان و خانواده دوست ازدواج کنند. همچنین فرزندانشان را طوری ترتیب کردهاند تا نسبت به یکدیگر و والدینشان مهربان باشند. مثلا وقتی آقای مارچ بیمار میشود تقریباً همه پیش او میمانند.
نویسنده داستان را با چهار خواهر مارچ، مگ، جو، بث و امی آغاز میکند که در مورد وضعیت فقر و فقرا و رسیدن کریسمس بحث میکنند. در واقع همۀ خانوادۀ مارچ مسیحی هستند. چهار خواهر تصمیم میگیرند تا برای خودشان هدیۀ کریسمس بخرند اما بعد تصمیمشان را تغییر میدهند و به این نتیجه میرسند که مادرشان مارمی نیاز به هدیهای خوب دارد. در همین موقع مادرشان با نامهای از پدرشان که در جنگ داخلی خدمت میکند سر میرسد و به آنها توصیه میکند تا از فقرشان شکایت نکنند. بعد مادرشان برای دختران از خانوادۀ مریضی میگوید و از آنها میخواهد که صبحانهشان را به این خانواده ببخشند چون آنها چیزی برای خوردن ندارند و همگی مریض هستند. بعد از اینکه دختران به همراه مادرشان صبحانهشان را برای این خانوادۀ فقیر میبرند به خانه برمیگردند و میبینند که آقای لارنس، همسایۀ ثروتمندشان چون دیده که دختران چنین کاری کردند برای آنها صبحانهای ویژه فرستاده است.
دوست مگ، سالی گاردینر نیز به خانهشان دعوت میشود تا همراه آنها سال نو را جشن بگیرد. بعد جو و مگ هر دو دعوت میشوند تا در مهمانی بزرگ کریسمس شرکت کنند و آنجا با لوری آشنا میشوند. لوری نوۀ آقای لارنس همسایهشان است. بعد مگ موقع رقصیدن به پایش آسیب میزند و لوری هر دوی آنها را به خانه میرساند. تعطیلات چند روزی طول میکشد و بعد دختران باید به روان معمول زندگی روزانهشان برگردند. بعد از چند روز دخترها متوجه میشوند که لوری بیمار شده است. جو به ملاقات آقای لارنس میرود تا حال نوهاش را بپرسد. در آنجا نظرات توهینآمیزی در مورد نقاشیهای آقای لارنس میدهد اما پیرمرد از بداخلاقی و رک بودن جو خوشش میآید و با دختر دوست میشود. روزی که همۀ دخترها برای تشکر به خانۀ آقای لارنس میروند، آقای لارنس از پیانو زدن بث خوشش میآید و پیانوی نوهاش را به او هدیه میدهد. زندگی مثل همیشه در جریان است تا اینکه روزی...
لوییزا میآلکوت نویسندۀ داستانهای کوتاه و بلند و شاعر آمریکایی متولد 29 نوامبر سال 1832 در پنسیلوانیا بود که با نامهای مستعار مختلفی مینوشت و تنها زمانی از نام خودش استفاده کرد که آماده بود زندگیاش را وقف نوشتن کند. رمان زنان کوچک برای زندگی آلکوت استقلال مالی داشت و تنها ده هفته نوشتنش طول کشید و باعث شد تا آخر عمر به نوشتن ادامه دهد. او در سال 1888 و در 55 سالگی درگذشت. آلکوت رماننویس پرفروش اواخر دهۀ 1800 بود و بسیاری از آثارش، به ویژه زنان کوچک امروزه هم محبوب هستند.
آلکوت را تا سال 1848 پدرش آموزش داد و به طور غیر رسمی با دوستان خانوادگیاش مثل هنری دیوید ثورو و رالف والد امرسون تحصیل کرد. آلکوت که در ماساچوست زندگی میکرد برای حمایت از خانوادهاش بین سالهای 1850 تا 1862 به عنوان خدمتکار و معلم سرخانه کار میکرد. در طول جنگ داخلی او برای کار به عنوان پرستان به واشنگتن دی سی رفت. آلکوت از سال 1851 با نام مستعار فلورا فیرفیلد اشعار، داستانهای کوتاه هیجانانگیز و داستانهای نوجوان منتشر میکرد. در سال 1862 همچنین نام مستعار اِی.اِم بارنارد را برای خودش برگزید و برخی از ملودرامهایش در بوستون به روی صحنه رفت. این روایتها در مورد تجربیاتش از جنگ داخلی بود. بعد تصمیم گرفت به صورت جدی نویسندگی را دنبال کند و شروع به انتشار داستانهایی با نام واقعی خودش در ماهنامۀ آتلانتیک و لیدی کامپنیون کرد و در سال 1865 قبل از اینکه سردبیر مجلۀ دخترانه موزۀ مری شود سفر کوتاهی به اروپا داشت.
در سال 1868 توماس نایلز، ناشر آثار لوییزا میآلکوت به او توصیه کرد که کتابی دربارۀ دختران بنویسد که جذابیت گستردهای داشته باشد. در ابتدا آلکوت مخالفت کرد و دلش میخواست یک سری مجموعه داستان کوتاه چاپ کند. اما ناشر به او فشار آورد تا اول کتابی در مورد دختران بنویسد و پدر نویسنده آموس برونسون آلکوت نیز به او کمک کرد. لوییزا همان موقع به یکی از دوستانش گفت: «من اصلاً هیچ چیزی در مورد دختران نمیدونم و جز خواهرانم دختر دیگهای در زندگیام نبوده.» وقایع زنان کوچک در خانه و باغستانی خیالی اتفاق میافتد که نویسنده آن را بر اساس محل زندگیاش شرح داده است. در واقع نویسنده در همین مکان رمان زنان کوچک را نوشته است. او بعداً به یاد آورد که چقدر نوشتن کتابی در مورد دختران برایش سخت بود و حتی از نوشتن آن لذت هم نبرده است.
آلکوت دوازده فصل اول را برای ناشرش فرستاد و هر دو پذیرفتند که کتاب کسلکننده است. اما خواهرزادۀ ناشر لیلی آنها را خواند و گفت از کتاب خوشش آمده است. دست نوشتۀ تکمیل شدۀ کتاب را به چند دختر نشان دادند و آنها گفتند که کتاب «بینظیر» است. آلکوت زنان کوچک را در زمانی کم و برای پول نوشت اما کتاب سریعاً به موفقیت رسید و هم نویسنده و همچنین ناشر را شگفتزده کرد. از جمله آثار دیگر لوییزا میآلکوت میتوان به ارث، افسانۀ گل، جزیرۀ عجیب، یک دختر دمده، زیر یاس بنفش و تراژدیهای کامیل اشاره کرد.
کیوان عبیدی آشتیانی در 2 دی ماه سال 1335 و در تهران به دنیا آمد. او مدرک کارشناسی مدیریت بازرگانیاش را از دانشگاه علامه طباطبایی گرفته است و 25 سال کارهایی مرتبط با رشتهاش انجام داد و در حوزۀ معرفی کتاب در چند محلۀ ادبی و فرهنگی نیز فعالیت داشته است. از سال 1376 یکی از اعضای شورای کتاب کودک در گروه داستان-ترجمه شد و کنار بقیۀ اعضا شروع به بررسی آثار ترجمه و ارائۀ گزارشهای سالیانه کرد.
کیوان عبیدی آشتیانی از سال 1379 به صورت جدی کار ترجمه را شروع و آثار برگزیدۀ کودک و نوجوان را ترجمه کرد و بیش از 30 اثر را ترجمه کرده است. او همچنین چندین کتاب بزرگسالان را نیز ترجمه کرده است. از جمله آثار ترجمه شدهاش میتوان به فانوس دریایی، کتاب گورستان، رقص روی لبه، زنان کوچک، غرور و تعصب، دزیره، پیامرسان و مرغ مقلد اشاره کرد. وی چندین بار مفتخر به دریافت نشان ماهی سیاه کوچولو از طرف شورای کتاب کودک شده و همچنین امتیازهای زیادی از جشنوارۀ لاکپشت پرنده گرفته است.
به گفتۀ سارا البرت مورخ و منتقد ادبی آمریکایی، آلکوت در زنان کوچک شکل جدیدی از ادبیات را خلق کرده است، شکلی که عناصری را از داستانهای عاشقانۀ کودکان گرفته و آن را با دیگر شخصیتهای رمانهای احساساتی ترکیب کرده و در نتیجه ژانری کاملاً جدید به وجود آورده است. به عقیدۀ البرت کتاب زبان کوچک اولین تصویر از دختران «تمام آمریکایی» را نشان میدهد و جنبههای مختلف دختران آمریکایی در خواهران مارچ تجسم یافته است.
خانواده، کار و عشق مضامین اساسی این کتاب هستند که همگی به هم وابستهاند و هر کدام از این مضامین برای دستیابی به هویت فردی قهرمانش ضروری هستند. فمنیسم نیز بخشی از کتاب است. کتاب زنان کوچک دیدگاهی زنانه از زندگی چهار دختر و خانوادهشان نشان میدهد. خانوادهشان در واقع به آنها یاد میدهند که چطور به بهترین نحو زندگی کنند. با اینکه مدرسه را ترک کردهاند اما تربیت، لذت بردنشان از جشنها و خواستگاریهایشان ادامه دارد تا زمانی که بالاخره بتوانند ازدواج کنند و خاطرات کودکیشان را به یاد آورند. رمان زنان کوچک نشان میدهد که وقتی جو حرفهاش را رها میکند یا وقتی امی هم به پیروی از جو همین کار را میکند چگونه مسئولیتهای شخصی باعث میشود منافع بزرگتر خانواده نادیده گرفته شود. زندگی مگ و بث هم در مراقبت از همدیگر میگذرد. حضور شخصیت پدرشان در این رمان نیز اشارهای به این سلطۀ فمنیسم است.
در گودریدز این کتاب 4.6 از 5 امتیاز را به خودش اختصاص داد و در واقع بیش از 40 درصد خوانندگان به کتاب 5 از 5 دادهاند.
کتاب زنان کوچک به زبانهای مختلفی ترجمه شده است و اقتباسهای زیادی از آن بر روی صحنۀ تئاتر به اجرا در آمده است. همچنین در سال 1987 شبکۀ فوجی ژاپن انیمهای بر اساس رمان زنان کوچک ساخت که 48 قسمت داشت. چندی بعد در ایران این انیمه با سرپرستی ناصر نظامی دوبله شد و از شبکۀ تلویزیونی ایران پخش شد و بسیار هم پر بیننده بود.
تا به حال سه فیلم از روی کتاب زنان کوچک ساخته شده اما معروفترین فیلم زنان کوچک به کارگردانی گرتا گرویگ است که در سال 2019 اکران شد. از جمله بازیگران این فیلم میتوان به اما واتسون، تیموتی شالامی، مریل استریپ، سرشه رونان و فلورنس پیو اشاره کرد. منتقدان از این فیلم به شدت استقبال کردند و 218 میلیون دلار فروش جهانی داشت. همچنین این فیلم در بین جوایز متعدد شش نامزدی اسکار برای بهترین فیلم، بهترین بازیگر زن نقش اول، بهترین بازیگر نقش مکمل زن، بهترین فیلمنامۀ اقتباسی و بهترین موسیقی فیلم را کسب کرد و برندۀ جایزۀ بهترین طراحی لباس شد. همچنین فیلم زنان کوچک پنج جایزه از جوایز آکادمی فیلم بریتانیا را از آن خود کرد و نامزد دریافت جایزۀ گلدن گلوب شد.
نکتۀ قابل توجه این است که کتاب در دورهها و دهههای مختلف دائما به چاپ رسیده است. طبق گزارشات تقریباً 1000 نسخه از آن در ماه و در سراسر دنیا به فروش میرسد. این بدان معناست که حدود 1.78 میلیون نسخه از آن طی 149 سال فروخته شده است.
خوانایی کتاب و روان بودن
اکثراً هر کسی که کتاب زنان کوچک را میخواند فوراً طرفدار کتاب میشود. این رمان شیرینی خاصی دارد که برای بسیاری از خوانندگان جذاب است و آن را به کتاب خوبی برای خوانندگان در هر سنی تبدیل کرده است. نکتۀ مهم داستانهایی مثل زنان کوچک این است که مرتبط باقی میمانند و میتوانند حتی با گذر زمان یا تغییر جامعه باز هم بر روی افراد مختلف تأثیر بگذارند. اگر به خواندن کتابهای کلاسیک علاقهمندید اصلاً این رمان جذاب و زیبا را از دست ندهید.
مدت زمانی که طول میکشد بخوانی
خوانندهای با سرعت متوسط (250 کلمه در دقیقه) حدوداً 5 ساعت طول میکشد تا این رمان زیبای کلاسیک را بخواند.
شرایط تهیه کتاب و مقایسه با نسخه صوتی و الکترونیکی
میتوانید این رمان زیبا را با ترجمۀ کیوان عبیدی آشتیانی و چاپ نشر افق از فروشگاه اینترنتی سیبوک با تخفیف ویژه تهیه کنید.
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.
ترجمه کتاب عالی بود صفحات کتاب ادمو به وجد میاره
رمان صمیمی بود و در این شکی نیست اما ، حقیقتش به نظرم روند داستان کمی آهسته پیش میرفت و می تونست اتفاقات خاص تری در اوج رمان رقم بخوره با اینحال کتابی پر از رویا و شور دختران جوان برای رسیدن به اهداف بود
بسیار کتاب زیبا و آموزنده ای بود.فضای داستان خیلی دوست داشتنی بود😍و ترجمه ی عالی داشت