تاجماه

تاجماه

(1)
نویسنده:

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
230

علاقه مندان به این کتاب
3

می‌خواهند کتاب را بخوانند
2

کسانی که پیشنهاد می کنند
2

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب تاجماه

تاجماه - وقتی به خودم نگاه كردم، ترسیدم... دیدم مثل گلاب منو تو یه شیشه سبز و شكننده ریختن... اون‌وقت این شیشه رو، یك مرد، آروم و بی‌سروصدا، زیر سر داریش قایم كرده تا هر وقت سرحال بود، اونو بو كنه... اما من، دستامو واز كردم و شیشه رو شیكستم. بتول خانم - كجا پاشم برم؟ این‌جا خونه منه. این زندگی مال منه. هرجا برم یه روز مهمونی، دو روز مهمونی، روز سوم باید برگردم سر خونه و زندگی خودم. مارگیر - همین حالا این حیوون به همه ما می‌گه كی راهش از راه حق جدا شده... پاشو رفیق... پاشو... خدا نیش تو رو بیخودی نیافریده. پاشو به این مردم حالی كن كه كلك می‌زنن.

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی