سفید برفی (رحلی)(

(0)

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
187

علاقه مندان به این کتاب
1

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب سفید برفی

انتشارات کارگاه فیلم و گرافیک سپاس منتشر کرد:
صبح یک روز سرد برفی بود و دانه های برف به آرامی از آسمان می بارید.
ملکه، تنها کنار پنجره نشسته بود و گل دوزی می کرد. اما او اصلا حواسش به خوب از آب در آمدن نقش و نگار های گل دوزی اش نبود،چون چیزهای دیگری ذهنش را مشغول کرده بود.مدت ها بود که پادشاه و ملکه می خواستند فرزندی داشته باشند، اما آن ها بچه دار نمی شدند.آن روز صبح هم ملکه در این فکر فرو ر فته بود که اگر یک روز به آرزویش می رسید و صاحب فرزندی می شد،زندگی اش چقدر بهتر می شد.ملکه آن قدر در فکر فرو رفته بود که ناگهان سوزن در انگشتش فرو رفت و یک قطره خون از دستش روی پاچه ای که گلدوزی می کرد، چکید.ملکه همان طور که قطره خون را تماشا می کرد، با خودش فکر کرد:« من دلم بچه ای شاد و زیبا می خواهد، بچه ای که لب هایی به سرخی این قطره خون،موهایی به سیاهی شب و پوستی به سفیدی برف داشته باشد.»
شاید پری مهربانی این آرزوی ملکه را شنید، چون چند ماه بعد آرزوی ملکه برآورده شدو بچه ی او به دنیا آمد.
دختری که به دنیا آمده بود،لب هایی به سرخی خون، موهایی به سیاهی شب و پوستی به سفیدی برف داشت. ملکه اسم دخترش را سفید برفی گذاشت و همه ی مردم آن کشور یک ماه تمام جشن گرفتند.
فروشگاه اینترنتی 30بوک

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی