دنیای بیمار

(2)

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
1063

علاقه مندان به این کتاب
4

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
3

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب دنیای بیمار

انتشارات شقایق منتشر کرد:
نگاهش خشک شده بود در چشم علیرضا:
(دروغه همه چی. نه؟)
علیرضا چشم بست و پیشانی روی پیشانی او گذاشت. نفس گرفت از هم نفسش و درد سینه اش کم شد.
حالا بغض داشت. حالا که طلا این طور در آغوشش با هراس و امیدی واهی می خواست بشنود همه چیز دروغ بوده، بغض داشت.
از بازی های زمانه بغض داشت.
از دست روزگار خسته شده بود. از این دلی که دلداری ممنوعه طلب می کرد گلایه داشت. پر از فریاد بود و فریادهای این مرد همیشه بی صدا بود.
چشم که باز کرد، اشکش چکید در چشم طلا و پلک طلا روی هم نشست... و اشک از کنار چشمش راه گرفت.
فروشگاه اینترنتی 30بوک

    • نوع کالا
    • دسته بندی
    • موضوع اصلی
    • موضوع فرعی
    • نویسنده
    • نشر
    • شابک
    • زبان کتاب
    • قطع کتاب
    • جلد کتاب
    • تعداد صفحه
    • وزن
    • نوبت چاپ
    • سال انتشار
    • فارسی
    • رقعی
    • شومیز
    • 896 صفحه
    • 962 گرم
    • 1
    • 1400

نظرات کاربران (1)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

  • تصویر کاربر

    • آیدا فرزان پور
    • پاسخ به نظر

    مرد محکمی بود، محکم بود که با ده سال سن خانه ی خراب شده شان را از نو ساخت، اما محکم تر از سنگ و آهن هم که باشی، مادر که درد بکشد تمامی می شکنی. ذوب می‌شوی و وا می‌روی

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی