زوربای یونانی

(42)

3,250,000ریال

2,925,000 ریال

دفعات مشاهده کتاب
4275

علاقه مندان به این کتاب
54

می‌خواهند کتاب را بخوانند
2

کسانی که پیشنهاد می کنند
8

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب زوربای یونانی

انتشارات نگاه منتشر کرد:
راوی یك روشنفكر جوان یونانی است كه می خواهد برای مدتی كتابهایش را كنار بگذارد.و برای راه اندازی مجدد یك معدن زغال سنگ سفری به جزیره كرت می كند.
درست قبل از مسافرت با مرد 65 ساله راز آمیزی آشنا می شود به نام آلكسیس زوربا كه اورا قانع می كند كه او را به عنوان سركارگر معدن استخدام كند.
آنها وقتی كه به جزیره كرت می رسنددر هتل قراضه مادام هورتنس اتراق می كنند. كه او یك فاحشه فرانسوی است و بعد از اتراق شروع به كار روی معدن می كنند.راوی نمی تواند بر وسوسه اش بر ای كار بر روی دستنوشته های ناتمامش در باره زندگی و اندیشه بودا خوداری كند.
در طول ماههای بعد زوربا تاثیر بسیار عمیقی بر مرد می گذارد و معمولا او را ارباب خطاب می كند و راوی در پایان به درك تازه ای از زندگی و لذت های آن می رسد
زوربای یونانی را بسیاری شاهکار نیکوس کازانتزاکیس نویسنده بزرگ یونان می‌دانند. نویسنده در اثر با خلق شخصیتی اپیکور گونه، ما را به سرزمین شادی، رقص و امید می‌برد. زوربا قلندری است که با شیوه خوشباشی خود جلوه‌های رنگین زندگی را در برابر ما جلوه‌گر می‌سازد، اما تنها این نیست، زوربا مفهوم انسانیت ناب است. آن‌جا که باید پا پیش گذارد و ایثار کند، ازبن جان چنین می‌کند، حتی عشق را دستاویزی برای تجلی انسانیت می‌سازد رمانی که در سطر سطرش روح سرزندگی، نشاط و انسانیت جریان دارد.
فروشگاه اینترنتی 30بوک

نقد و بررسی تخصصی نقد و بررسی تخصصی

معرفی کتاب زوربای یونانی اثر نیکوس کازانتزاکیس


زوربای یونانی اثر نیکوس کازانتزاکیس، غول ادبیات یونان است که اولین بار در سال 1946 منتشر شد. زوربای یونانی از یک سو داستان یک کارگر یونانی به نام زوربا است، این کارگر بسیار پرهیاهو و عاشق زندگی است که راوی ناشناس داستان همراه او به کرت می‌رود؛ از سوی دیگر زوربای یونانی داستان خدا و انسان، شیاطین و مقدسات است.

نیکوس کازانتزاکیس در زوربای یونانی تلاش انسان‌ها برای یافتن هدف در زندگی، عشق، شجاعت و ایمان را به تصویر کشیده است. این رمان در سال 1964 تبدیل به فیلم شد و همچنین یک نمایش موزیکال و یک نمایش رادیویی با اقتباس از این کتاب ساخته شده است. زوربا، شخصیت اصلی رمان زوربای یونانی، یکی از ماندگارترین شخصیت‌های تاریخ ادبیات است که تجربیات تلخ زندگی هیچ‌گاه اشتیاق او به زندگی را کم نمی‌کند. زندگی زوربا سرشار از شادی‌ها و غم‌هایی است که زندگی برای انسان به ارمغان می‌آورد و او معنای واقعی انسانیت و زندگی را در راوی داستان بیدار می‌کند. 

زوربای یونانی یک کتاب فلسفی است و زوربا در آن سؤالات سختی را مطرح می‌کند، مثل این‌که چرا مردم می‌میرند، یا انسان‌ها از کجا می‌آیند و این‌که آیا اصلاً خدایی وجود دارد؟ در واقع او سؤالاتی را مطرح می‌کند که همۀ ما در مقطعی از زندگی از خود پرسیده‌ایم و خواننده می‌تواند شکاف بین ماهیت فیزیکی و فکری انسان را بین دو شخصیت متفاوت داستان ببیند. 

خلاصه داستان زوربای یونانی 

داستان زوربای یونانی از جایی شروع می‌شود که راوی روشنفکر 35 سالۀ داستان، دچار بحران هویت می‌شود. او بسیار کتاب‌خوان است اما تابه‌حال جرئت نکرده که تجربیات پرمعنا و ارزشمندش را از زندگی کسب کند، یعنی در واقع او فقط در دنیای کتاب‌ها زندگی کرده و بنابراین تصمیم می‌گیرد کتاب‌هایش را برای مدتی کنار بگذارد. او تصمیم می‌گیرد که معدن زغال سنگ پدرش در جزیرۀ کرت را اداره کند و در حالی که در کافه‌ای در پیرئوس منتظر است تا سوار قایق شود، با الکسیس زوربا آشنا می‌شود.

الکسیس که قبلاً در معدن کار کرده به او پیشنهاد می‌دهد تا در این سفر او را همراهی کند. البته او به مرد جوان گوشزد می‌کند که تاکنون شغل‌های زیادی داشته و حتی دستفروشی نیز کرده است. راوی جوان زوربا را استخدام می‌کند تا آشپزش شود و زمانی که به کرت رسیدند در معدن زغال سنگ مشغول به کار شود. زمانی که به کرت می‌رسند مکانی را اجاره می‌کنند و بعد می‌فهمند که این مکان فقط یک کلبه است که هر دو باید با هم در آن زندگی کنند. زوربای یونانی اما شخصیتی کاملاً متفاوت با راوی جوان داستان دارد. زوربا تحصیل نکرده و از نظر راوی بی‌تربیت است و این دو شخصیت کاملاً با هم در تضاد هستند. زوربا دائماً سیستم اعتقادی راوی جوان و نگرش او به زندگی را به چالش می‌کشد و سعی می‌‌کند به او و البته به تمام مخاطبین کتاب درس زندگی بدهد.

بریده‌هایی از کتاب زوربای یونانی

«من در گوشه‌ای نشسته بودم، و چون احساس سرما کردم دستور لیوان دوم سلوی را دادم. می‌خواستم کافه را ترک کرده بروم و بخوابم؛ در عین حال، مایل بودم با خواب، خستگی و ملال اولین ساعات بامدادی مبارزه کنم. از میان پنجره‌های بخار گرفته ناظر آغاز فعالیت بندر، سوت کشتی‌ها و فریاد قایقرانان و گاری‌چی‌ها بودم. ناگاه احساس کردم که یک شبکۀ توری نیرومند و نامریی که از دریا، هوا و آهنگ حرکت بافته شده بود دور قلبم پیچیده شده است. چشمانم به دماغۀ سیاه کشتی بزرگی خیره شده بود؛ مابقی تنۀ آن هنوز در تاریکی بود. باران می‌بارید و من قطرات به هم پیوستۀ آن را، که مانند خطی، آسمان را به زمین پرگل وصل می‌کرد به خوبی می‌دیدم.»

«راستی که جدا شدن از دوستی شریف چقدر تلخ است. ترجیح می‌دهم که یک‌باره با همه قطع رابطه کرده در انزوا به‌سر برم چه انزوا اقلیمی طبیعی برای زندگی بشر است. مع‌هذا، در آن سپیده‌دم بارانی، قدرت جدا شدن از دوست را نداشتم (بعدها علت آن را درک کردم، ولی افسوس که دیگر خیلی دیر شده بود.) همراه او به کشتی رفتم، و در اتاقک او، میان چمدان‌های پراکنده‌اش نشستم. درحالی‌که او حواسش معطوف جایی دیگر بود، مدتی طولانی، خیره، او را نگریستم؛ گویا می‌خواستم یکایک اجزاء صورتش را -چشمان درخشان آبی مایل به سبزش، صورت مدور و جوانش، حالت هوشمندانه و پرغرورش و، بالاتر از همه، دست‌های اشرافیش که به انگشتانی طویل و ظریف ختم می‌شد- دقیقاً به خاطر بسپارم.»

«صدایش می‌لرزید. می‌دانست که برای انسان شرم‌آور است که نتواند احساسات خود را کنترل کند. اشک‌ریزی، گفتن کلمات محبت‌آمیز، اشارات و حرکات آمیخته با اضطراب، ذکر جملات خودمانی، این همه در نظرش نشانه‌های ضعف نفسی بود ناشایسته برای مردان. ما دو نفر که تا این حد مشتاق یکدیگر بودیم، هیچ‌گاه حتی یک کلمۀ محبت‌آمیز به یکدیگر نگفته بودیم. مانند جانوران وحشی با یکدیگر بازی کرده و به سوی هم پنجه انداخته بودیم. او مردی بود باهوش، طنزگو و آشنا با اصول مدنیت. من در مقابل، چون فردی بربری بودم و ناآشنا با اصول تمدن. او کاملاً خوددار بود، و کلیۀ احساسات خود را، مؤدبانه، با لبخندی بیان می‌کرد؛ من به نحو وحشیانه‌ای، ناگهان، خنده‌ای بی‌موقع تحویل می‌دادم. من نیز کوشیدم تا عواطفم را در کلمات تندی پنهان کنم، ولی شرم مانع آمد. نه، نه، فقط از شرم نبود، قدرت این کار را هم نداشتم. دستش را محکم گرفته نگاه داشتم، نمی‌خواستم آن را رها کنم.»

خواندن کتاب زوربای یونانی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

زوربای یونانی رمان فلسفی و جذابی است که داستان و شخصیت‌هایش در روح و جان شما نفوذ می‌کنند. اگر به رمان‌های فلسفی علاقه دارید حتماً این کتاب زیبا و جذاب را بخوانید.

دربارۀ نویسندۀ کتاب زوربای یونانی

کتاب زوربای یونانی

نیکوس کازانتزاکیس در سال 1883 به دنیا آمد و در سال 1957 از دنیا رفت. او نویسندۀ یونانی و غول ادبیات مدرن یونان بود. او نُه بار نامزد دریافت جایزۀ نوبل ادبیات شد. زمانی که کازانتزاکیس در هراکلیون کنونی به دنیا آمد، کرت هنوز به یونان فعلی نپیوسته بود و تحت حاکمیت امپراتوری عثمانی بود.

کازانتزاکیس از سال 1902 تا 1906 در دانشگاه آتن و در رشتۀ حقوق تحصیل کرد و مدرک دکترایش را نیز در رشتۀ حقوق دریافت کرد. سپس در سال 1907 برای تحصیل در رشتۀ فلسفه به سوربن رفت. در آن‌جا تحت تأثیر هانری برگسون قرار گرفت و پس از بازگشت به یونان به ترجمۀ آثار فلسفی پرداخت. از سال 1922 تا زمان مرگش، او در پاریس و برلین، ایتالیا، روسیه، اسپانیا، مصر، قبرس، چکسلواکی، چین و ژاپن زندگی کرد. زمانی که در برلین بود با کمونیسم آشنا شد و از تحسین‌کنندگان ولادیمیر لنین بود. او به کمونیست‌ها وفادار نبود اما از اتحاد جماهیر شوروی بازدید کرد و شاهد ظهور استالین بود اما پس از مدتی از کمونیسم شوروی سرخورده شد.

تقریباً در این زمان ایدئولوژی جهانی‌تری جای عقاید ملی‌گرایانۀ ابتدایی‌اش را گرفت. او به عنوان روزنامه‌نگار در سال 1926 مصاحبه‌هایی با میگل پیمو ریورا و دیکتاتور ایتالیایی بنیتو موسولینی انجام داد. در طول جنگ جهانی دوم در آتن بود و ایلیاد را همراه با فیلسوف یوآنیس کاکریدیس ترجمه کرد. در سال 1945 رهبر یک حزب کوچک شد و بعدها وزیر سیار (وزیر بدون وزارت‌خانه) دولت یونان شد اما سال بعد از این سِمَت استعفا داد. در سال 1946 او رئیس دفتر ترجمۀ یونسکو شد. دفتر ترجمه در اصل کار خود، ترجمۀ آثار ادبی را ترویج می‌کرد. با این‌حال در سال 1947 استعفا داد تا بر نویسندگی تمرکز کند و بیشتر آثار ادبی‌اش را در ده سال آخر زندگی‌اش نوشت.

در سال 1946 انجمن نویسندگان یونان توصیه کرد که کازانتزاکیس و آنجلوس سیکلیانوس با هم جایزۀ نوبل ادبیات را دریافت کنند. در سال 1957 نیز جایزۀ نوبل را با تفاوت یک رأی به آلبر کامو باخت. کامو بعداً گفت که کازانتزاکیس «هزاران بار بیشتر از خودش» شایستۀ این افتخار است. 

از دیگر آثار او می‌توان به برادرکشی، گزارش به خاک یونان، مسیج باز مصلوب، آزادی یا مرگ و آخرین وسوسۀ مسیح اشاره کرد. او همچنین نمایشنامه‌ها، سفرنامه‌ها، خاطرات و مقاله‌های فلسفی زیادی نوشته و تعدادی از آثار برجستۀ ادبیات مثل کمدی الهی، چنین گفت زرتشت، ایلیاد و اُدیسه را به زبان یونانی ترجمه کرده است.

امتیازات

کتاب زوربای یونانی از سایت آمازون امتیاز 4.5 از 5 و از سایت گودریدز امتیاز 4 از 5 را به دست آورده است.

حواشی حول محور کتاب

یک فیلم کمدی و درام با اقتباس از کتاب زوربای یونانی به نویسندگی، تهیه‌کنندگی و کارگردانی مایکل کاکویانیس، فیلم‌ساز قبرسی در سال 1964 اکران شد. آنتونی کوئین در این فیلم نقش زوربا را برعهده داشت و این فیلم برندۀ جایزۀ اسکار شد.

تحلیل سی بوک از کتاب زوربای یونانی

نشر نگاه کتاب زوربای یونانی از نیکوس کازانتزاکیس را با ترجمۀ محمود مصاحب منتشر کرده است.

راوی داستان و در واقع همان جوان روشنفکری که با زوربا به کرت می‌رود، معنای زندگی و فلسفۀ زندگی‌اش را در میان کتاب‌ها یافته است. اما زوربا دقیقاً برعکس است، او تمام فلسفۀ زندگی‌اش و تجربیاتش را از خودِ زندگی و سفرهایش آموخته است و خودش معنای زندگی‌اش را تعیین کرده است. او به استقبال زندگی و ماجراهایش رفته و کارهای بسیاری انجام داده است. در واقع برخورد این دو دیدگاه متفاوت یکی از جنبه‌های زیبای کتاب زوربای یونانی است.

نیکوس کازانتزاکیس در واقع سعی کرده است که در کتاب زوربای یونانی به مخاطب نشان دهد که نگرانی برای آینده بسیار بیهوده است، این‌که انسان باید در لحظه شاد باشد، در لحظه زندگی کند و از زندگی در این دنیا لذت ببرد.

مدت زمانی که طول می‌کشد کتاب زوربای یونانی را بخوانید

اگر سرعت مطالعه‌تان 300 کلمه در دقیقه باشد، حدوداً 6 ساعت و 26 دقیقه طول می‌کشد تا کتاب زوربای یونانی را به طور کامل مطالعه نمایید.

اگر از کتاب زوربای یونانی خوشتان آمده، این کتاب‌ها را از دست ندهید

مسیج باز مصلوب اثر دیگری از نیکوس کازانتزاکیس، که در وصف مبارزات یونانیان با حکومت عثمانی نوشته شده است. محل وقوع داستان یکی از روستاهای یونان است که شخصی به نام «آقا» حکمران منصوب دولت عثمانی آن را روایت می‌کند. شخصیت اصلی داستان که الگوی خود را مسیج قرار داده است می‌کوشد تا در زندگی به مردم کمک کند.

آخرین وسوسۀ مسیح، داستانی دیگر از نیکوس کازانتزاکیس، نویسندۀ یونانی است. او در این کتاب دیدگاهی انسانی به شخصیت عیسی می‌اندازد.

نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی

نظرات کاربران (4)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

  • تصویر کاربر

    • رضا روان پارسا
    • پاسخ به نظر

    تقابل دو طرز نگاه به فلسفه زندگی درون‌مایه اصلی کتاب را تشکیل می‌دهد که البته هیچکدام لزوما بصورت صفر یا صد پذیرفته یا رد شده نیست. این ترجمه تا حدودی نثر قدیمی داره ولی در کل روان خوان و با پانویس های کافی و خوب مطالعه را جذاب تر کرده. در چاپ سال 92 که من مطالعه کردم حذفیات نداشت.

  • تصویر کاربر

    • پاسخ به نظر

    یکی از بهترین کتابهایی که خوندم.

  • تصویر کاربر

    • فائزه قربانی
    • پاسخ به نظر

    زوربا نشون می ده چقد راحت میشه از زندگی لذت برد

  • 1
  • 2

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی