روز را خورشید میسازد (2)(بیا زندگی را بسازیم نه با زندگی بسازیم)(جاود

(1)
نویسنده:

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
66

علاقه مندان به این کتاب
0

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
1

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب روز را خورشید میسازد

روزی ملانصرالدین در یک حراج شرکت کرد. یک طوطی را به حراج گذاشته بودند. ملا خیلی هیجان زده شده بود و مرتب قیمت پیشنهادی را بالا می برد. و بالاخره ملا آن طوطی را به قیمت صد و یک درهم خرید، گرجه می شد آن طوطی را با قیمت ده درهم خرید. ملا بعد از پایان حراج از مسئول آن حراجی پرسید: آیا این طوطی می تواند حرف بزند؟ مرد جواب داد: منظورت چیست که آیا این طوطی می تواند حرف بزند؟ فکر می کنی چه کسی در حراج با تو رقابت می کرد؟ نکته: وقتی انسانی ناآگاه است، به حرف دیگران گوش نمی کند، او فقط طبل خودش را می زند، نفس مستی شماست، و به دلیل همین مستی است که مورد دستبرد قرار می گیرد. به نسبت خودخواهی و نفس پرستی تان چپاول می شوید. و به همان میزانی که از شر خودخواهی و نفس رها شده باشید، امن و امان خواهید ماند.

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی