خانجون و خواب شمرون

(3)
نویسنده:

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
137

علاقه مندان به این کتاب
3

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
1

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب خانجون و خواب شمرون

انتشارات حوض نقره منتشر کرد: شب وقتی دلشکسته و دماغ سوخته گوش تا گوش تو پشت بوم، زیر آسمون ردیف شدیم و صدای مخملی دایی که پای شیر می خوند، گوشمونن رو نوازش کرد و مهتاب مثل یه تصنیف اومد که شب رو قشنگ تر کنه، یه دفعه دیدیم یه فانوس عین ستاره ای که تو دل شب برق بزنه از بیخ گوشمون بالا رفت و صدای خنده خان دایی و غرغر حمیدآقا شوهرخاله و هیس بابا بلند شد از حیاط. فانوسه چقدر نور داشت وقتی تو شب بی ستاره بالا می رفت برقی می زد عین خود ماه عین چشمای مهربون خانجون که دایی کوچیکه رو واداشته بود واسمونو بادبادک فانوسی هوا کنه تا دلای کوچیکمون از سیاهی شب غبار نگیرن. بعدم که خان دایی محض غبارروبی می خوند و صداش یله می شد تو پشت خونه و بین همسایه های خواب زده و ول می خورد: امشب شب مهتابه حبیبم رو میخوام... فروشگاه اینترنتی 30بوک

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی