دشمن

دشمن (رقعی)

(2)
نویسنده:

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
392

علاقه مندان به این کتاب
15

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب دشمن

واقعا در جزیره ای کنار مردی به نام کروزو گرفتار شده بودم. مردی انگلیسی که برای من به قدر لاپ لندی ها بیگانه بود وقتی از کلبه بیرون رفتم جمعه را جایی ندیدم و از این بابت خوشحال بودم قدری راه رفتم و جایی نشستم که خودم را جمع و جور کنم دسته ای گنجشک لای بوته ها جا خوش کرده بودند و با کنجکاوی سرشان را عقب و جلو می بردند. اصلا نمی ترسیدند چون از ازل هیچ آسیبی از نوع بشر ندیده بودند باید از آمدن به جزیره پشیمان می شدم بخت مرا به جزیره کروزو آورده و گرفتار کرده بود. در دنیای بخت مگر بهتر و بدتر وجود دارد؟ تن به امواج می سپارم و در چشم به هم زدنی هوشیاری مان سست می شود خوابیم و وقتی بیدار می شویم سمت و سوی زندگیمان را گم کرده ایم. چه هستند این چشم بهم زدن ها که تنها سیستم دفاعی کارساز در برابرشان هوشیاری ابدی و غیر انسانی است شاید شکاف ها و رخنه هایی باشند که صدایی دیگر،صداهایی دیگر از درون آنها کلام را به زندگی ما می دمند به چه حقی گوش شنیدن این صداها را نداریم؟

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی