قصه ظهر جمعه

قصه ظهر جمعه (بوتیمار)

(12)
نویسنده:

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
1340

علاقه مندان به این کتاب
9

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
4

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب قصه ظهر جمعه

طاهره: بریم بگیم عروستون قبلن با یكی دیگه شیرینی خورده بود و به هم زدیم و به شما هم چیزی نگفتیم؟ سودابه: نمی‌گن واسه چی تا الان چیزی نگفتین؟ طاهره: نمی‌گن الان چرا گفتین؟ قدرت: راست می‌گه اكرم، راست و حسینی بگیم بهتره نه؟[مكث] نه بهتر كه نیست. افشین: فكر می‌كنید اگه بهشون می‌گفتید قبول می‌كردن؟ اكرم: می‌گیم یارو غشی بوده، ال بوده، بل بوده، بوده دیگه، بابا اونا هم آدمن دیگه. افشین:نمی‌شه كه همین‌طوری... اگه... سودابه: اگه گفتن واسه چی اولش نگفتین چی می‌خوایم بگیم؟ افشین: بین بد و بدتر باید یكی رو انتخاب كنیم.

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی