خواهرم و عنکبوت

(2)
نویسنده:

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
128

علاقه مندان به این کتاب
0

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب خواهرم و عنکبوت

نشر روزگار منتشر کرد: -خدابیامرزه مادرمو.می گفت آتیش جهنم به تن آدم حروم می شه.که من دیگر طاقت نیاوردم.دویدم بالا سراغ خواهرم که روی تخت نشسته بود و داشت آب جوجه اش را قاشق قاشق می خورد.ونگاهش به عنکبوت گوشه ی درگاه بود.نشستم پای تختش و همان جور که هق هق می کردم،فریادم درآمد: -چه بلایی می خوان سرت بیارن خواهر؟من نمی زارم خواهر،من نمی زارم... که مادرم رسید،دستش روی سرم بود که گفت: -پسر جون تو دیگه حالا بزرگ شده ای.خودش خواسته ننه.مگه نه دخترجون؟ که خواهرم قاشق را انداخت توی سینی و فریائ کشید: -خدایا چرا مرگ منو نمی رسونی!؟چرا؟ "فروشگاه اینترنتی 30بوک"

    • نوع کالا
    • دسته بندی
    • موضوع اصلی
    • موضوع فرعی
    • نویسنده
    • نشر
    • شابک
    • زبان کتاب
    • قطع کتاب
    • جلد کتاب
    • تعداد صفحه
    • وزن
    • نوبت چاپ
    • سال انتشار
    • فارسی
    • رقعی
    • شومیز
    • 80 صفحه
    • 94 گرم
    • 1
    • 1394

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی