تخفیف های شگفت انگیز
مجله 30بوک
نظر خود را برای ما ثبت کنید
نشر ققنوس منتشر کرد: «درست بعد از اینکه کسی رو بی رحمانه می کشم، طلوع آفتاب جلوه بسیار زیبایی پیدا می کنه، و به صورت خندان بچه ای نگاه می کنم و ستایشش می کنم. اگه اون بچه یتیم باشه، یا کمکش می کنم یا شاید یه جایی بکشمش. با اینکه به حالش افسوس می خورم! اگه ایزدها یا تقدیر شخصیت و عاطفه ای داشتن، به نظرت این حس به حس اون ها نزدیک نبود؟ توی این دنیایی که بچه ها و قدیس ها به ظالمانه ترین شکل می میرن؟» (از متن کتاب)
نشر ققنوس
من این کتاب رو دوست داشتم. با اینکه داستان ساده و کوتاهی داره ولی پیشنهاد میکنم بخونید.