تنها من قلب خود را احساس می کنم و آدمیان را می شناسم. سرشت من به هیچ یک از کسانی که دیده ام، نمی ماند و به خود اجازه می دهم که بپندارم در آفرینش با هیچ یک از دیگر آدمیان نیز همانندی ندارم. اگر از آنان برتر نیستم، دست کم با آنان تفاوت دارم. خوب یا بد بودن کار طبیعت در شکستن قالبی که گل مرا در آن سرشته، امری است که تنها پس از خواندن نوشته من می توان درباره اش داوری کرد.
عالیههههه حتما پیشنهاد میکنم