یادگارهای نادر ابراهیمی (قصه ی موش خودنما و شتر با صفا)(شهر قلم)

(0)

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
382

علاقه مندان به این کتاب
5

می‌خواهند کتاب را بخوانند
1

کسانی که پیشنهاد می کنند
1

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب یادگارهای نادر ابراهیمی

انتشارات شهرقلم منتشر کرد: موش،دوان دوان رفت. سر ریسمان شتر را به دندان گرفت. و پیشاپیش شتر راه افتاد و رفت. موش، همچنان که می‌رفت، گاه‌گاه، ریسمان را به دست می‌گرفت و فریاد می‌زد: آهای! موش‌ها! شترها! آدم‌ها! چرنده‌ها و پرنده‌ها! مرا نگاه کنید! مرا نگاه کنید که شتر به این بزرگی را به دنبال خودم می‌کشم! مرا نگاه کنید که با همه‌ی کوچکی، راهنمای شتر به این بزرگی شده‌ام.علتش هم این است که من عقل دارم او ندارد. من زورم خیلی زیاد است.همه از من می‌ترسند. همه از من حساب می‌برند.من شاه موش‌ها هستم. موش‌ها نگاه می‌کردند، خوششان می‌آمد، و قاه قاه می خندیدند. شتر می‌شنید و هیچ چیز نمی‌گفت. موش، یاز فریاد می‌زد: بله... این منم که جانور به این بزرگی را به دنبال خودم می‌کشم... . فروشگاه اینترنتی 30بوک

نظرات کاربران (1)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

  • تصویر کاربر

    • طیبه معصومی
    • پاسخ به نظر

    مجموعه کتابهای کودک نادر ابراهیمی واقعا فوق العاده هستن محتوای عالی ارایه عالی حتما بخونید

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی