آهوانی

(2)

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
296

علاقه مندان به این کتاب
3

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب آهوانی

انتشارات نون منتشر کرد: صدای سنتور آیدا از بالا می­آمد، دیروقت شب بود و او هم­چنان در شومینه شعله می­کشید، صدای سنتور که قطع شد، کمی افسرده و آرام گفت: «به دخترت بگو بزند، نمی­دانی که این صدا مرا تا کجاها می­برد.» گفتم: «می­خواهی بازهم از آن نقش جادویی سنگ­نگاره­های کوه هزار بگویی؟» خندید و دیگر باره شعله کشید: «به دخترت بگو بزند.» گفتم: «می­خواهی باز هم مرا به میهمانی خورشید شاه ببری؟ و آن سرهای بریده­ی آویخته از کنگره­های قصر شاه؟ و یا که بگذاری پرده­ای نور شوم و آرام از پشت شیشه­های رنگی درهای هفت­دری، توی تالار بخزم و بیایم پهلویت سرسفره­ی دختر شاه پریان بنشینم! نمک تعارفم کنی و...» خندید و گفت: «به دخترت بگو بزند.» و آیدا هم­چنان می­نواخت. سردم شده بود و دست­هایم روی شعله­های آتش می­رقصید. نمی­دانستم که او آتش هم می­شود. فروشگاه اینترنتی 30بوک

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی