30بوک
کتاب عمومی
ادبیات
داستان کوتاه ایرانی
در سید خندان کسی را نمی کشند

در سید خندان کسی را نمی کشند

(7)
نویسنده:

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
495

علاقه مندان به این کتاب
6

می‌خواهند کتاب را بخوانند
1

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب در سید خندان کسی را نمی کشند

انتشارات بان منتشر کرد:
کمی بیشتر از دو سال قبل، درآخرین روزهای پاییز نود و سه، در صبح ساکنی که ابرهای نمور و پراکنده ای که نه آبستن باران بودند و نه برف، کورسوی امیدی در دل ساکنان شهر که هفته ها در انتظار باد و باران مانده بودند، دمیده شد. اما آن روز هم باران نبارید و نقیبی با گوش های خودش شنید که آن شنبه ی نیمه ابری، آلوده ترین روز سال لقب گرفت. در ماشین پلیس نشسته بود و یک سرباز راننده او را به پزشکی قانونی بهشت زهرا، جایی که همکارش ابدال در آن خواب ابدی بود، می برد. با خود گفت اگر هیچ وقت جرات گفتن حقیقت را به لی لی پیدا نکند چه بلایی سر عشق اش خواهد آمد؟
اگر به هر دلیل هیچ وقت قرار نباشد (دوستت دارم) را به لی لی بگوید آیا روزی پشیمان خواهد شد؟ آیا برای عشقی که بعد از این بزدلی در گورستان (دوستت دارم) های به زبان درنیامده خواهد غلتید سوگواری می کند؟
اصلا می تواند عشق اش به لی لی را دوباره بین میلیون ها عشق ناگفته که در آن سرزمین هرز پرسه می زنند و به در و دیوار می خورند پیدا کند؟ لی لی چه واکنشی نشان خواهد داد؟ آیا او به خاطر عافیت طلبی نقیبی حسرت خواهد خورد؟
فروشگاه اینترنتی 30 بوک

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی