طریق بسمل شدن (شومیز)

(172)

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
15231

علاقه مندان به این کتاب
113

می‌خواهند کتاب را بخوانند
14

کسانی که پیشنهاد می کنند
21

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
13

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب طریق بسمل شدن

انتشارات چشمه منتشر کرد:
همین ها، این ها، نمی بینی شان؟ تو نمیبینی؟ همه هستند، همه هستند. نمی بینی شان؟ کفن و قمقمه، نگاه کن! «تشنه ای، تو تشنه ای برادرم، بنوش آب! نگاه کن! چه رستخیز روشنی. کلاه خود و چکمه و یراق. یکی به آفتاب میدهد سلام، یکی به آب، یکی به آسمان نیاز میبرد، یکی به خاک، یکان یکان بروز می کنند، از پناه خاک، از شگفت های دره ای هلاک، از حوالی و حدود تپه های تاک، تپه ها و تنگه های کهنه و عمیق، پوده و عتیق، از درون خاک، از مغاک ها، مثل رویش و شکفتن عجیب سنگ ها و خارها. پوست پوست های خاک می شکفت و می شکفت از آن کسی- تنی تنی که با کفن، تنی که بی کفن، بیرقی به دست یا نشانه ای به نوک نیزه ای. تک پاره ای نشان رایتی پاره ژنده ای؛ ژنده ای سیاه، ژنده ای سپید، ژنده ای کبود، سبز، ارغوانی و بنفش و سرخ و هرچه رنگ؛ رنگ ها پریده رنگ... .
فروشگاه اینترنتی 30بوک

نظرات کاربران (9)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

  • تصویر کاربر

    • ستاره روشن
    • پاسخ به نظر

    قلم دولت آبادى و شکسته‌نویسى منحصربه‌فرد او بهمراه ویرایش غیراستاندارد نشر چشمه باعث میشود این کتاب کوتاهِ صدوسى‌وشش صفحه‌اى به اندازه یک کتاب هشتصد صفحه‌اى خسته کننده باشد. اما بهرحال من این کتاب را دوست داشتم و فکر میکنم اگر ترجمه‌اش در کشورهاى دیگر منتشر بشود، به شدت جذاب‌تر از اثر اصلى خواهد بود.

  • تصویر کاربر

    • پیمان طباطبایی
    • پاسخ به نظر

    در این تنگنا، برنده آن طرفی است که بتواند یک نفس بیشتر دوام بیاورد... 📖 طریق_بسمل_شدن ✍🏻 محمود_دولت_آبادی

  • تصویر کاربر

    • آزفنداک آزفنداک
    • پاسخ به نظر

    داستان این کتاب درباره جنگ هشت ساله ایران و عراق هست و داستان در خط مقدم جبهه اتفاق میفته. موقعیتی که دولت آبادی در داستان ایجاد کرده که در آن دو گروه از سربازان ایرانی و عراقی به دنبال راهی برای رسیدن به تانکر آب برای زنده ماندن هستند بسیار جالب هست. او در این داستان نظر خودش را درباره جنگ به کمک نماد و اسطوره بیان میکنه.

  • 1
  • 2
  • 3

بریده ای از کتاب (2)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

  • تصویر کاربر

    • سید مجتبی پژمان
    • 0

    بله... و شاید بهتر می دانید که در تاریخ ما شمشیر و قلم در کنار هم می نشسته اند همیشه

  • تصویر کاربر

    • سید مجتبی پژمان
    • 0

    مرگ، هیچ عمیقا به مرگ فکر کرده ای ستوان اگر میدانستم برای چه متولد شده ام فرصت میکردم لابد درباره مرگ هم عمیقا فکر‌کنم.

عیدی