مدرسه جاسوسی (1)(گروگان گیری)(پرتقال)

(23)

1,640,000ریال

1,312,000 ریال

دفعات مشاهده کتاب
2322

علاقه مندان به این کتاب
12

می‌خواهند کتاب را بخوانند
3

کسانی که پیشنهاد می کنند
9

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب مدرسه جاسوسی

انتشارات پرتقال منتشرکرد:
بن ریپلی توی مدرسه ی بچه های عادی شاگرد اول است،ولی او اصلا برای جاسوسی ساخته نشده.خب،پس چرا آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا از او خواسته به آکادمی فوق محرمانه ی ابر جاسوس های آینده بپیوندد؟بله!بعد بن را به خاطر استعداد ریاضی اش به آنجا نیاوده اند؛او طعمه ای است برای بیرون کشیدن یک جاسوس دو جانبه ...
فروشگاه اینترنتی 30بوک

نقد و بررسی تخصصی نقد و بررسی تخصصی

معرفی کتاب مدرسه جاسوسی (۱) گروگان‌گیری اثر استوارت گیبز

امتیاز در گودریدز: ☆ ☆ ☆ ☆ ☆

کتاب مدرسه جاسوسی (گروگان‌گیری) از سایت گودریدز امتیاز 4.1 از 5 را دریافت کرده است.

امتیاز در آمازون: ☆ ☆ ☆ ☆ ☆

کتاب مدرسه جاسوسی (گروگان‌گیری) از سایت آمازون امتیاز 4.7 از 5 را دریافت کرده است.

جوایزی که مدرسه جاسوسی (گروگان‌گیری) از آن خود کرده است:

• پرفروش‌ترین مجموعۀ داستانی نیویورک تایمز

معرفی کتاب مدرسه جاسوسی (گروگان‌گیری):

مدرسه جاسوسی مجموعه‌ای دوازده جلدی اثر استوارت گیبز نویسندۀ آمریکایی است. اولین جلد از این مجموعه با عنوان گروگان‌گیری در سال 2012 منتشر شد. این مجموعه داستان پسری دست‌وپاچلفتی و البته خرخون به نام بنجامین (بن) ریپلی است. این پسر دوازده‌ساله در آکادمی جاسوسی فوق سری سیا پذیرفته می‌شود و مجموعه داستان‌های مدرسۀ جاسوسی، داستان ماجراجویی‌های او در این سازمان است.

واکنش‌های جهانی به کتاب مدرسه جاسوسی (گروگان‌گیری):

«استوارت گیبز در کتاب مدرسۀ جاسوسی، مهارت‌های جاسوسی شخصیت کتاب‌های الکس رایدر را با بخش‌های خنده‌دار کتاب‌های آرتمیس فاول ترکیب کرده است.» -لایبرآری ژورنال

چرا باید کتاب مدرسۀ جاسوسی را بخوانیم؟

اگر به کتاب‌های جاسوسی علاقه دارید و دوست دارید کتاب‌هایی با ماجراهای هیجان‌انگیز بخوانید، حتماً مجموعه داستان‌های مدرسه جاسوسی را امتحان کنید. این مجموعه مناسب نوجوانان است اما بزرگسالان نیز از خواندن آن لذت خواهند برد.

جملات درخشانی از کتاب گروگان‌گیری:

«آن روز یک نمونه‌ی خوبش بود: روز چهارهزاروپانصدوهشتادوسوم، هفت ماه پس از آغاز سیزدهمین سال زندگی کسالت‌آورم. به زور از تختم بیرون آمده بودم، صبحانه خورده بودم، به مدرسه‌ی راهنمایی رفته بودم، در کلاس حوصله‌ام سر رفته بود، به دخترهایی زل زده بودم که خجالت می‌کشیدم با آن‌ها حرف بزنم، ناهار خورده بودم، زنگ ورزش را به هر جان کندنی بود گذرانده بودم، سر کلاس ریاضی چرت زده بودم، اذیت و آزار درک و جرک را تحمل کرده بودم،‌و با اتوبوس به خانه برگشته بودم... و مرد کت و شلوارپوشی را روی کاناپه‌ی خانه‌مان دیدم. حتی یک ثانیه هم در جاسوس بودنش شک نکردم. الکساندر هِیل با تصویری که من از جاسوس‌ها در ذهن داشتم، مو نمی‌زد. شاید کمی مسن‌تر بود – حدوداً پنجاه ساله به نظر می‌رسید- ولی مؤدب و خوش‌رفتار بود. زخم کوچکی روی چانه‌اش داشت. حدس زدم جای گلوله باشد یا شاید یک چیز خفن‌تر، مثل کمان زنبورکی. آدم را یاد جیمز باند می‌انداخت. می‌شد خیال کرد سوار ماشینش در راه خانه‌مان درگیر تعقیب و گریز شده و مثل آب‌خوردن آدم بدها را از سر راه برداشته‌است. پدر و مادرم خانه نبودند. هیچ‌وقت موقع برگشتنم از مدرسه خانه نبودند. معلوم بود الکساندر خودش را به داخل دعوت کرده است. آلبوم عکس تعطیلات خانوادگی‌مان در ساحل ویرجینیا روی میز عسلی روبرویش باز بود.»

«۵ بعدازظهر آکادمی به آنچه از مؤسسه‌ی آموزش جاسوسی انتظار داشتم، شباهتی نداشت. البته فکر کنم هدف همین بود. شبیه یک پیش‌دانشگاهی قدیمی و بدقواره بود که احتمالاً در دوران جنگ جهانی دوم محبوبیت داشت، ولی بعد جذابیتش را از دست داده بود. به علاوه، در یکی از مناطق قدیمی و دورافتاده‌ی واشنگتن دی‌سی قرار داشت و دیوار سنگی بلندی آن را از نظرها پنهان می‌کرد. یگانه چیزی که مدرسه را مشکوک جلوه می‌داد نگهبان‌های جلوی دروازه بود. ولی از آنجا که در پایتخت قتل‌های بسیاری اتفاق افتاده، افزایش تمهیدات امنیتی اطراف یک مدرسه‌ی خصوصی چندان مایه‌ی تعجب نبود. محوطه‌ی داخل مدرسه به نحو حیرت‌انگیزی وسیع بود. تکه‌های چمن‌پوش پهناوری داشت که احتمالاً در بهار زیبا بود، ولی وقتی من وارد شدم زیر یک خروار برف پنهان شده بود. پشت ساختمان‌ها جنگل تُنُک و بکری قرار داشت که کاملاً دست‌نخورده باقی مانده بود؛ درست از همان زمانی که نیاکانمان تشخیص دادند باتلاق گندیده و آلوده به مالاریای رود پوتومک جای مناسبی برای ساخت پایتخت کشورمان است. ساختمان‌ها زشت و به سبک گوتیک ساخته شده بود، انگار معمارشان سعی کرده بود از عظمت دانشگاه‌هایی مثل آکسفورد و هاروارد تقلید کند، ولی موفق نشده بود. با اینکه ساختمان طاق‌های مایل و ناودان‌های کله‌اژدری داشت، باز هم خاکستری و کسالت‌بار بود. در واقع طوری طراحی شده بود که اگر کسی تصادفاً گذرش به آکادمی علوم سنت اسمیتن افتاد، راهش را بکشد و برود و هرگز یادش نیفتد.»

«اینکه در اولین بازدید از مدرسه‌ات به این فکر کنی که هر لحظه امکان دارد نیروهای دشمن بهت حمله کنند، واقعاً عذاب‌آور است. با اینکه پشت سر دخترک از جلوی مکان‌های بسیاری که در صورت زنده‌ماندن به دردم می‌خورد گذشتم، نمی‌توانستم روی هیچ‌کدام تمرکز کنم. در این بین دخترک به نحو حیرت‌انگیزی خونسرد بود. حتی در راه به چیزهای جالب مدرسه اشاره کرد، انگار یک بازدید عادی بود. در حالی که سلاح‌به‌دست، دزدکی در راهروی طبقه‌ی اول جلو می‌رفتیم، گفت: «اینجا تنها خوابگاه مدرسه است. هر سیصد تا دانش‌آموز اینجا زندگی می‌کنن. صد سال پیش ساخته شده، واسه همین همین‌طور که احتمالاً متوجه شدی، سیستم دفاعیش در برابر دشمن افتضاحه. تازه، لوله‌کشیش هم مال عهد بوقه. سالن غذاخوری اون‌طرفه. غذا رأس ساعت هفت صبح، یک بعدازظهر و شیش غروب سرو می‌شه... الان داریم می‌ریم سمت راهروی جنوبی که بین خوابگاه و ساختمون اداریه. اگه بری بیرون سریع‌تر می‌رسی، ولی وقتی هوا خوب نیست، این مسیر بهتره... یا وقتی تک تیراندازهای دشمن توی محوطه‌ن.» صدای خفیف تیراندازی از بیرون به گوش رسید. با اینکه حدود صد متر آن‌طرف‌تر و آن سوی دیوار سنگی ضخیم بود، ناخودآگاه سرم را دزدیدم. این کار باعث شد دخترک دوباره آه بکشد.»

خلاصۀ کتاب گروگان‌‌گیری‌:

آیا یک بچۀ دست‌وپا چلفتی می‌تواند یک مأمور مخفی و جاسوس شود؟ بن ریپلی که امیدوار است این‌طور بشود و حتی زندگی‌اش به این قضیه بستگی دارد! بن ریپلی شاید دانش‌آموز مدرسۀ راهنمایی باشد اما او قبلاً شغل رؤیایی‌اش را انتخاب کرده است؛ او می‌خواهد مأمور سیا بشود. اما متأسفانه هیچ‌کدام از ویژگی‌های بن به مأمور مخفی شباهت ندارد. در واقع، بن خیلی بی‌دست‌وپا است و حتی به زور می‌تواند بدون این‌که اتفاقی برایش بیفتد خود را به مدرسه برساند یا از مدرسه به خانه برگردد. به‌خاطر همین دست‌‌‌وپا چلفتی بودن و خرخون بودنش، زمانی که در مدرسۀ تیزهوشان پذیرفته می‌شود چندان برایش عجیب نیست اما زمانی که می‌فهمد این مدرسه در واقع یک آکادمی برای تربیت مأمورین جوان سیا است از تعجب شاخ در می‌آورد. یعنی واقعاً سیا می‌خواهد که بن مأمور این سازمان بشود؟

اگر از خواندن کتاب مدرسه جاسوسی (گروگان‌گیری) لذت بردید، از مطالعۀ کتاب‌های زیر نیز لذت خواهید برد:

• جلد دوم مجموعۀ مدرسه جاسوسی با عنوان اردوی مرگ اثر استورات گیبز نویسندۀ آمریکایی و ادامۀ داستان بن ریپلی است. بن برای این‌که جاسوس خوبی از آب در بیاید یک‌سال تمام آموزش دیده است و توانسته از بسیاری خطرات جان سالم بدر ببرد، حالا تابستان شده و او خودش را برای تعطیلات تابستانی آماده می‌کند اما نمی‌داند کار جاسوسان تمامی ندارد.

• مجموعۀ قرارگاه فضایی آلفا اثر دیگری از استوارت گیبز نویسندۀ آمریکایی است. این کتاب داستان دشیل گیبسن دوازده‌ساله است که بر روی ماه زندگی می‌کند و وقتی یکی از دانشمندان برجستۀ پایگاه ماه را مرده پیدا می‌کنند، زندگی‌اش برای همیشه تغییر می‌کند. دش مطمئن است که این دانشمند به قتل رسیده ولی کسی حرف او را باور نمی‌کند.

• موج مرگ جلد اول مجموعه داستان‌های الکس رایدر اثر آنتونی هوروویتس است. این کتاب داستان یک پسر نوجوان به نام الکس است که پدر و مادرش را در سانحه‌ای از دست داده و حالا با عمویش زندگی می‌کند. پس از مرگ عمویش، متوجه می‌شود که عمویش یک مأمور مخفی بوده است و این سازمان مخفی حالا از او می‌خواهد جا پای عمویش بگذارد و یک مأمور مخفی به نام دوصفرهیچ‌ شود.

• آرتمیس فاول اثر اُ این کالفر، نویسندۀ ایرلندی است. این کتاب داستان یک تبهکار نابغۀ دوازده‌ساله به نام آرتمیس است که درگیر داستان دنیای زیرزمینی و اجنه می‌شود. جن‌های این رمان، ازآن‌هایی نیستند كه وقت خواب در افسانه‌ها خوانده‌ایم. این‌ جن‌ها مسلح و خطرناك‌اند. آرتمیس خیال می‌كند از تمام قوانین جن‌ها اطلاع دارد و آن‌ها مثل موم در مشت او گرفتارند. اما جن‌ها ناگهان برخلاف قوانین خود عمل می‌كنند و درگیری بالا می‌گیرد.

دربارۀ استورارت گیبز‌: نویسندۀ آمریکایی

مدرسه جاسوسی

استوارت گیبز در سال 1969 در پنسیلوانیا به دنیا آمد. او نویسندۀ آمریکایی است که عمدتاً برای نوشتن کتاب‌های رازآلود و طنز برای کودکان و نوجوانان به شهرت رسید. او در پنج سالگی به همراه خانواده‌اش به واشنگتن دی‌.سی رفت و در هفت سالگی به تگزاس نقل‌مکان کرد و در دانشگاه پنسیلوانیا به تحصیل پرداخت.

نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی

نظرات کاربران (3)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

  • تصویر کاربر

    • محمد پارسا ثقفی
    • پاسخ به نظر

    اگه میخواین از بهترین کتابای دنیا دست بکشین، میتونین این کتاب رو نخرین

  • تصویر کاربر

    • علی سعادتی
    • پاسخ به نظر

    یه کتاب مخصوص نوجوان ها موضوع کتاب درباره‌ی پسر دوازده ساله‌ایه که در مدرسه‌ی سیا(مدرسه آموزش جاسوسی اطلاعات آمریکا)قبول میشه. نخونین ضرر کردین من تابحال غرق کتاب خوندن نشده بودم ولی این کتاب رو خوندنی طوری غرق کتاب خوندن شدم که دیدم یه ساعت از وقتی کتاب رو برداشتم میگذره خلاصه که عالیه👌🏻

  • تصویر کاربر

    • علیرضا کریم نژاد
    • پاسخ به نظر

    کتاب فوق العاده ایه از اون کتابایی که تا تمومش نکنین کتابو زمین نمیزارین همه جوره پیشنهادش می کنم یه درخواست کی از سی بوک دارم اینه که لطفا جلد های دو سه تین کتاب که به تازگی منتشر شده رو بیاره من بی صبرانه منتظر موجود شدن اونام

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی