مترجم دردها (شومیز)

(29)

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
2834

علاقه مندان به این کتاب
61

می‌خواهند کتاب را بخوانند
7

کسانی که پیشنهاد می کنند
11

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب مترجم دردها

انتشارات ماهی منتشر کرد:
مترجم دردها مجموعه‌ای از نُه داستان است. این کتاب در 1999 منتشر شده و در سال 2000 جایزه‌های پولیتزر و پن-همینگوی را برای نویسنده‌اش به ارمغان آورده است. تاکنون بیش از 15میلیون نسخه از این کتاب در سراسر جهان فروخته شده است. داستان‌های این مجموعه به گرفتاری هندی‌ها و دورگه‌های هندی-امریکایی میان دو فرهنگ می‌پردازد؛ فرهنگی هندی که به ارث برده‌اند و فرهنگ دنیای مدرن
جومپا لاهیری نویسنده‌ای امریکایی هندی‌تبار است. پدر و مادرش از اهالی هند (بنگالی) بودند که به انگلستان مهاجرت کردند. لاهیری در لندن به دنیا آمد و در رود‌آیلندِ آمریکا بزرگ شد و به کالج برنارد رفت و در رشته‌ی ادبیات انگلیسی تحصیل کرد. سپس به دانشگاه بوستون رفت و در مقاطع بالاتر در رشته‌های زبان انگلیسی، نگارش خلاقانه، ادبیات تطبیقی و مطالعات رنسانس تحصیلاتش را ادامه داد. نخستین اثر او، مجموعه‌داستان مترجم دردها، برایش جایزه‌ی ادبی پولیتزر را به ارمغان آورد و رمان دیگرش، گودی، جزو نامزدهای نهایی بوکر بود. همچنین بر اساس نخستین رمان او با نام همنام فیلمی ساخته شده است.
امیرمهدی حقیقت، مترجم آثار ادبی، در سال 1353 در تهران به دنیا آمد. او در سال‌های دهه‌ی 1380 به زبان انگلیسی و ترجمه‌ی آثار ادبی علاقه‌مند شد. اولین ترجمه‌ی حقیقت را نشر ماهی در سال 1380 منتشر کرد؛ کتاب مترجم دردها، مجموعه داستانی از جومپا لاهیری. او تاکنون آثاری از جومپا لاهیری، کازوئو ایشی‌گورو، سام شپارد، هاروکی موراکامی و... ترجمه کرده است. همچنین در کارنامه‌اش گزینش و ترجمه‌ی داستان‌های کوتاهی از برخی نویسندگان معاصر نیز به چشم می‌خورد. حقیقت در عرصه‌ی ترجمه‌ی آثار ادبیات کودک و نوجوان نیز فعال است و مجموعه‌هایی از جمله «جونی بی جونز» «قصه‌های جیبی» را برای این رده‌ی سنی ترجمه کرده است. همچنین در سال‌های گذشته شماری از ترجمه‌های حقیقت از چند داستان کوتاه در مجلات همشهری داستان، سروش جوان، همشهری جوان و روزنامه‌های همشهری، شرق، شهروند امروز و برخی نشریات دیگر منتشر شده است.
فروشگاه اینترنتی 30 بوک

نظرات کاربران (1)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

  • تصویر کاربر

    • حح صص
    • پاسخ به نظر

    کتابی خوب با فضای مهاجرت

بریده ای از کتاب (2)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

  • تصویر کاربر

    • سید مجتبی پژمان
    • 0

    اسم همسرم مالا بود.ازدواجم را برادر بزرگ ترم و زنش ترتیب داده بودند.من نه اعتراضی داشتم، نه شور و شوق خاصی.ازدواج وظیفه ای بود که از من مثل هر مرد دیگری انتظار می رفت.

  • تصویر کاربر

    • زهرا مجدی
    • 0

    شاید دلیل اینکه سر و وضعش همیشه انقدر مرتب بود ، این بود که میخواست امادگی و تحمل شنیدن هر خبر ناگواری را که ناغافل به سرش اوار شود داشته باشد ، حتی امادگی رفتن به مراسم تدفین

عیدی