تکه های ساده من

(1)

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
93

علاقه مندان به این کتاب
0

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب تکه های ساده من

انتشارات افراز منتشر کرد:
از توی آینه نگاهم می‌کند. بعد دستش را می‌گذارد روی شیشه عطری که پیکر زنی است با کمری باریک. آن را می‌چرخاند و لبخند می‌زند.
«وقتی گریه می‌کردم هیچ‌چیز مثل اون کیفِ آرایش نمی‌تونست آرومم کنه. الان که یادم می‌یاد حسابی لجم می‌گیره. بامزه بودم نه؟»
«آره بامزه بودی. می‌نشستی روی زمین و به کیف اشاره می‌کردی. بعد با انگشت‌های کوچکت قفلش را باز می‌کردی. لوازم آرایش‌ها را می‌ریختی روی زمین. شیشه‌های عطر را تکان می‌دادی. من هم باید می‌نشستم همین‌جا روی تخت و نگاهت می‌کردم. سینا هم اگر بود که دیگه هیچی. تماشاچی‌ها تکمیل می‌شد برای نمایش.»
«رنگ‌ها را همین‌جوری یاد گرفتم.»
حق‌به‌جانب نگاهم می‌کند.
«آموزشِ رنگ با شیوه‌ای جدید.»
می‌گویم: «کاملاً با جزئیات، آبی فیروزه‌ای، قرمز اناری، همه را مدیون سایه‌ها و رژهای من بودی.»
«یادمه لوله‌های ماتیک را بالا می‌گرفتم و می‌گفتم این چه رنگیه؟ سینا هم داد می‌زد زرشکی، نارنجی. بعد سایه‌ها را می‌مالیدم روی پلک‌هام، عین دلقک‌ها. باز هم می‌گفتم این چه رنگیه؟ سینا دستپاچه از شما می‌پرسید. چون خودش هم گیج می‌شد. یک‌بار گفت طلایی، گلبهی، نه نقره‌ای.»
دست‌هایش را به هم می‌مالد.
می‌گویم: «بچه‌ها معمولاً به نقاشی و مداد رنگی علاقه دارن. اون جوری رنگ‌ها را می‌شناسند.»
توی آینه دوباره نگاهم می‌کند.
فروشگاه اینترنتی 30بوک

    • نوع کالا
    • دسته بندی
    • موضوع اصلی
    • موضوع فرعی
    • نویسنده
    • نشر
    • شابک
    • زبان کتاب
    • قطع کتاب
    • جلد کتاب
    • تعداد صفحه
    • وزن
    • نوبت چاپ
    • سال انتشار
    • فارسی
    • رقعی
    • شومیز
    • 104 صفحه
    • 110 گرم
    • 1
    • 1399

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی