پرونیرا

(0)

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
148

علاقه مندان به این کتاب
0

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب پرونیرا

انتشارات آسمون ریسمون منتشر کرد:
بی هیچ حرفی گرفته بودم و سر کشیده بودم. آن قدر نخورده بودم که نفهمم چه می کنم. لب هایم می لرزید. ترسیده بودم شاید. قطعاً ترسیده بودم. هیچ وقت آدم معترضی نبودم. شاید باید می بودم. شاید باید به مادر اعتراض می کردم وقتی عکس ها را می سوزاند؛ وقتی شب ها صدای پچ پچه ای را از توی اتاقش می شنیدم و خیال می کردم صدای سوسک های توی حمام است که رفته اند لابه لای لباس ها و وسایل مادر.
فروشگاه اینترنتی 30بوک

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی