خاطرات یک ولگرد

(0)

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
143

علاقه مندان به این کتاب
0

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب خاطرات یک ولگرد

انتشارات نودا منتشر کرد:
کنار چهار راه کوچکی ایستاد. مسیری در حواشی شهر که هنوز همچون دیگر خیابان ها پر از رفت و آمد ماشین ها نشده بود. پای چپ را بر زمین گذاشت و دست ها را بر فرمان دوچرخه محکم مشت کرد. در نبش مخالف، به مغازه ی کوچکی چشم دوخته بود، که تمام ویترینش پر از مجسمه های چوبی، در اندازه ها و شکل های مختلف بود. مغازه ای که تا حدود بیست سال پیش به پدرش تعلق داشت. جایی که کار را در کودکی از آنجا شروع کرد، اما بر خلاف اصرار پدرش، کار مجسمه سازی را، که در نظر خودش هیچ از آن نمی فهمید و برایش بی معنی بود، ادامه نداد. مجسمه هایی که تنها حاضران بر بالین پدرش، و شاهدان جان دادنش بودند. وقتی که از فشار افکار مختلف حول جور کردن دخل و خرج مغازه و زندگی، که تک تک موهایش را پیش از چهل سالگی سفید کرده بود، در هنگام شکل دادن به بال های عقابی که ماه ها در خلوت، برای خود می ساخت، سر بر پای مجسمه ی نیمه کارهای خود گذاشت، و تمام کرد. هرچند صاحب جدید مغازه به فروشندگی مجسمه های چینی روی آورد، اما به جهت حضور خاطره بازان پیر و فرتوت این منطقه، همچنان بافت بیرونی و نمای مغازه را دست نخورده گذاشته، و مجسمه های چوبی پدرش، و در راس آن ها، همان عقاب نیمه کاره را، پشت ویترین نگه داشته بود.
فروشگاه اینترنتی 30بوک

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی