تخفیف های شگفت انگیز
مجله 30بوک
نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات نامه مهر منتشر کرد:
سرش سنگین بود و پاهای به غل و زنجیر استتار شده اش توان نگهداری وزنش را نداشت. هر قدمی که به سمت در ورودی دادگاه برمی داشت انگار گلویش توسط دستانی مخفی، فشرده می شد و راه تنفسش بسته؛ چشمانش از فرط بیخوابی های این چند روز گذشته سرخ و متورم بودن، وقتی سربازی که همراهش بود جلوی درب اتاقی ایستاد چشمانش را برای لحظه ای بست و با کشیدن نفس عمیق و سنگینی سعی کرد محکم و مقاوم باشد. اگر قرار بود بی گناهیش را اثبات کند باید صبور و مقاوم میبود. صدای باز شدن در و لحن پر تحكم سرباز که او را مجبور به داخل رفتن می کرد باعث شد چشمانش را باز کند و نگاهی بی روح، به عصبانیت و ابروهای پرپشت و پهن سرباز جوان بیاندازد و بدون زدن حرفی داخل شود.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
نشر نامه مهر
