روایت حوا و خوشه گندم

(0)

800,000ریال

720,000 ریال

دفعات مشاهده کتاب
41

علاقه مندان به این کتاب
1

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب روایت حوا و خوشه گندم

انتشارات روشنگران منتشر کرد:
مهمان خانه ی عبدزاهدی بود که عدنان خبر رسیدن یکی از لنج های گیر افتاده را آورد. جلوی در خانه عدنان را دید و او را پی رد و خبری فرستاد. عگال از سرش برداشت و از حوض گوشه ی حیاط آبی به صورتش زد و دستی به سرش کشید.
در همین حال صدای خنده ی زنانه ای در حیاط پیچید. سالارمحمد سر بلند کرد و بالای پله هایی که به سمت بام می رفت، در نور درخشان ظهرگاهی صورت غزال را دید که مینار از دختر دیگری قاپید، جیغ شاد کوتاهی کشید و به سمت پله ها دوید.
سالارمحمد بی هوا بلند شد و در تاریکی راهرویی که به مهمان خانه میرفت پناه گرفت.
غزال از پله ها پایین دوید و بی دیدن سالار از کنارش گذشت و سالارمحمد با اولین نفسی که کشید بوی گرم و بهاری غزال را بخاطر جانش سپرد.
غزال رفت و نفس سالار به حبس ماند.
فروشگاه اینترنتی 30بوک

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی