تخفیف های شگفت انگیز
مجله 30بوک
نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات اعتلای وطن منتشر کرد:
یکی بود یکی نبود غیر از خدای مهربون هیچ کس نبود؛ در بیشه ای سرسبز در کشور ژاپن میمون تنبلی زندگی می کرد که حاضر نبود هیچ کاری انجام بدهد؛ و وقتی صبح ها از خواب بیدار می شد فقط دور و برش رو نگاه می کرد تا شاید چیزی برای خوردن پیدا کند؛ برای همین معمولا غذای کافی و مناسبی برای خوردن نداشت.
یک روز که میمون از خواب بیدار شد احساس کرد که خیلی گرسنه است؛ برای همین طبق عادت همیشگی کمی دنبال غذا گشت؛ تنها چیزی که پیدا کرد یک دانه ی درخت خرمالو بود؛ که آنقدر سفت بود که نمی شد آن را خورد.
میمون که خیلی گرسنه بود تصمیم گرفت همان دانه را بخورد که یکدفعه بوی غذای خوشمزه ای به مشامش خورد!
فروشگاه اینترنتی 30بوک
