قصه سنگ و خشت

قصه سنگ و خشت

(0)

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
170

علاقه مندان به این کتاب
4

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
1

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب قصه سنگ و خشت

غروب در نفس گرم جاده خواهم رفت پیاده آمده بودم، پیاده خواهم رفت طلسم غربتم امشب شكسته خواهد شد و سفره‌ای كه تهی بود، بسته خواهد شد همان غریبه كه قلك نداشت، خواهد رفت و كودكی كه عروسك نداشت، خواهد رفت.

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی