نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات البرز منتشر کرد :
...بوی باران می آمد،اما در آسمان به جز چند تکه ابر و تیغه های خورشید که از لا به لای آن ها راه باز کرده بودند و بر چهره شهر فرود می آمدند،چیزی دیده نمی شد.
نگران حاج خانم بودم.مادرم،چند وقتی می شد که سلامت و نشاطش را از دست داده بود و بیشتر وقت ها در تختخواب می ما ند.مدام کسل بود و از تیر کشیدن دست ها و قفسه سینه اش شکوه می کرد. به خاطر مادرم شب ها زودتر به خانه می رفتم و کمتر با دوستان به خوشگذرانی های معمولی می پرداختم..
-از متن کتاب
فروشگاه اینترنتی 30بوک
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.