به وقت بهشت

(3)

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
227

علاقه مندان به این کتاب
3

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب به وقت بهشت

انتشارات آموت منتشر کرد: تلفن چندبار زنگ می‌خورد. دوشاخه را از پریز می‌کشم و به سفره روبه‌رویم نگاه می‌کنم. سیب و ساعت و آینه و قرآن سرکه و سماق هم داشتم اما بو می‌داد. به حافظ توی کتابخانه نگاه می‌کنم و از یوسف گمگشته و باز آمدنش حرصم می‌گیرد. زل می‌زنم به تلویزیون که شمارش معکوس می‌دهد و از جایم جم نمی‌خورم. توپ می‌ترکانند و سال جدید آغاز می‌شود، روی گونه‌هایم دو جاده گرم باز می‌شود. سال گذشته مثل فیلم جلوی چشمم می‌آید. آمدنت، خندیدنت، نگاه کردنت، اولین بوسه، اولین گل، روز نامزدی، و می‌روی، به دور و برم نگاه می‌کنم. هیچ صدایی نیست. در و دیوار به طرز تهدید کننده‌ای بلند شده‌اند انگار که می‌خواهند روی سرم خراب شوند. زانوهایم را بغل می‌کنم و در خودم مچاله می‌شوم. یک سال تنهایی شروع شد. فروشگاه اینترنتی 30بوک

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی