30بوک
کتاب عمومی
ادبیات
رمان خارجی
با شما که رودرواسی ندارم
با شما که رودرواسی ندارم

با شما که رودرواسی ندارم

(2)

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
227

علاقه مندان به این کتاب
0

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
1

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب با شما که رودرواسی ندارم

...دکمه های رنگی را یکی یکی به دنبال هم می چیدم،درست مثل قطار،از رنگ هایش خوشم می آمد،به خاطر اینکه رنگ دکمه ها درست مثل رنگ های روی لحافچه ی چهل تیکه ای بود که می کشیدم روی سرم،سوار قطاری که با دکمه های رنگی درست کرده بودم می شدم،پیت نفت خالی را بغل می زدم.دلم می خواست قطار جایی نگه می داشت که نفت فروشی بود.پیت نفت را پر می کردم از نفت و برمی گشتم.وقتی مادرم چراغ گرد سوز و فانوس را پر می کرد از نفت،می خندید و غصه از توی صورتش پر می کشید. با مشتی که به پشتم کوبیده شد و جیغی که توی گوشم شست،از قطار خیالی پیاده شدم. -ذلیل مرده جمع کن این دکمه ها رو ببینم،هردفعه این قوطی رو میارم،هرچی توشه می ریزی بیرون...

    • نوع کالا
    • دسته بندی
    • موضوع اصلی
    • موضوع فرعی
    • نویسنده
    • نشر
    • شابک
    • زبان کتاب
    • قطع کتاب
    • جلد کتاب
    • تعداد صفحه
    • وزن
    • نوبت چاپ
    • سال انتشار
    • فارسی
    • رقعی
    • شومیز
    • 445 صفحه
    • 486 گرم
    • 2
    • 1388

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی