غبار غروب

(0)
نویسنده:

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
45

علاقه مندان به این کتاب
0

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب غبار غروب

نشر روزگار منتشر کرد: به آرامی پله هارا طی کردم فانوسی که به نرده آویزان بود روشن کرده و به اتاقک کنار انباری بردم.تنور را روشن کردم همان جا نشستم،نگاهم به آتش درون تنور خیره ماند.همه اتفاقات اخیر جلوی چشمانم رژه می رفت.چقدر دلم می خواست یه روز از خواب بیداربشم و دوباره همون گیسوی شاد و بی خیال باشم که تمام فکرم همان عروسک پارچه ای باشد و تمام کارم دویدن دنبال گله.آه سردی کشیده و آتش درون تنور را به هم زدم .دست و پا زدنم در این برزخ مثل سوختن تکه های هیزم در آتش بود. آروم و بی صرو صدا ولی پر از درد... نمی دانم چه مدت تو خیالم بودم،وقتی به خود آمدم که آخرین تکه خمیر را به تن داغ تنور چسباندم... فروشگاه اینترنتی 30بوک

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی