ماه در پاگرد اضطراری

(0)

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
84

علاقه مندان به این کتاب
0

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب ماه در پاگرد اضطراری

انتشارات افراز منتشر کرد: شب از نیمه گذشته بود و من و سیامک هنوز در کوه بودیم از اول شب آمده بودیم نان و پنیری روی تخته سنگی خورده در کتری سیاه و کج و کوله ای روی آتش چای لب سوزی ردست کرده بودیم جایی نشسته بودیم که ساختمان خوابگاه با آن هیبتش خیلی کوچک دیده میشد تمام شهر مثل دریایی از نور موج بر میداشت و میلرزید سکوت همه جا را گرفته بود و فقط گاهی صدای جیرجیرکی از میان بوته ها می آمدو سیامک دف را بالای سرش برد و ضرب گرفت ارتعاش هوا را حس کردم که فضای و هم آلود کوهستان را شکافت و طنینی در همه کائنات انداخت امواج سحر انگیز دف در جان چراغ های لرزان شهر هم رخنه میکرد و من رقص نورها را در ترنم صدایش میدیدم هوا خنک بود و با هر ضربه بر پیکر دف نسیمی چهره ی تب دارم را مینواخت و می گذشت... لحظات به سرعت میگذشتند تقریبا تمام چراغ های خوابگاه خاموش شده بود که به اتاق برگشتیم... احساس میکردم سبک شده ام انگار بار سنگینی از دوشم برداشته بودند توی رختخواب دراز کشیدم و به سقف ترک خورده چشم دوختم ندانستم کی به خواب رفته ام ولی تا صبح خواب کوه و آسمان و درخت میدیدم کوه و آسمان خوابگاه نبود جایی بود که انگار قبلا دیده بودم انگار زمانی آن جا بوده ام فروشگاه اینترنتی 30بوک

    • نوع کالا
    • دسته بندی
    • موضوع اصلی
    • موضوع فرعی
    • نویسنده
    • نشر
    • شابک
    • زبان کتاب
    • قطع کتاب
    • جلد کتاب
    • تعداد صفحه
    • وزن
    • نوبت چاپ
    • سال انتشار
    • فارسی
    • رقعی
    • شومیز
    • 270 صفحه
    • 308 گرم
    • 1
    • 1389

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی