زندگی در دم

(3)
نویسنده:

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
291

علاقه مندان به این کتاب
12

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب زندگی در دم

انتشارات خوارزمی منتشر کرد: ویلهلم کمی آن طرف­تر ایستاد و زد زیر گریه. در ابتدا به آرامی و از روی احساس گریه می­کرد ولی کمی بعد عمق گرفت. بلند هق هق می­کرد و صورتش از شکل افتاده و داغ شده بود و اشک­ها پوستش را می­سوزاند. یک انسان- یک انسان دیگر، این چیزی بود که ابتدا وارد ذهنش شد ولی بعد چیزهای متفاوت دیگری جریحه­دارش می­کرد. من چه­کار کنم؟ گوشم را بریده­اند و بیرونم کرده­اند... اوه پدر، از تو چه می­خواهم؟ بچه­ها را چه­کار کنم- تامی، پل؟ بچه­هام و آلیو؟ عزیز من! چرا، چرا، چرا تو باید در مقابل آن شیطانی که زندگی من را می­خواهد، محافظت کنی. اگر آن را می­خواهی پس من را بکش. بگیر، آن را بگیر، آن را از من بگیر. کمی بعد، از حد و مرز کلام و عقلانیت و انسجام گذشت. نمی توانست خودش را کنترل کند. تلاش او برای جمع و جور کردن خودش بی­فایده بود. بغض بزرگ اندوه و تاثر در گلویش به بالا پیش می­رفت، کاملا تسلیم شد و صورتش را نگه داشت و گریست. با تمام وجود گریه کرد. از میان همه­ی افراد داخل کلیسا، فقط او بود که گریه می­کرد. هیچ­کس نمی­دانست که او کیست. فروشگاه اینترنتی 30بوک

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی