جابر می گفت

(0)

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
55

علاقه مندان به این کتاب
0

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب جابر می گفت

انتشارات ورا منتشر کرد:
گومال جلویمان ایستاده بود. قلاده پاره کرده بود. به جایی آمده بود که هیچگاه حق نداشت وارد شود سگ بیچاره سر می چرخاند و با آن چشمان مرگ بارش به ما خیره شده بود. جوی سرخ خون را بو می کشیدبه سوی آشور پارس می کرد.پارس هایش از سر شکم نبودیا اسنکه بخواهد کسی را بترساند چیز دیگری تحریکش کرده بود.لش های گوسفندان آویزان در برابرش آونگ کرفته بودند. پارس می کرد. به سوی لش ها حمله می کرد.آن ها را بو می کشید.
فروشگاه اینترنتی 30 بوک

    • نوع کالا
    • دسته بندی
    • موضوع اصلی
    • موضوع فرعی
    • نویسنده
    • نشر
    • شابک
    • زبان کتاب
    • قطع کتاب
    • جلد کتاب
    • تعداد صفحه
    • وزن
    • نوبت چاپ
    • سال انتشار
    • فارسی
    • رقعی
    • شومیز
    • 96 صفحه
    • 125 گرم
    • 1
    • 1397

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی