نظر خود را برای ما ثبت کنید
نشر ثالث منتشر کرد:
حالا که ذره ذره سرم گرم می شد، داشتم چیزهایی را کنار هم می گذاشتم و به نتایج روشنی دربارۀ شریک زندگی ام می رسیدم. یاد تمام دوستانی افتادم که همه پس از مدتی کوتاه طردش کردند. بی خبر و بی توضیح ازش کناره گرفتند و ناپدید شدند. او به روی خودش نمی آورد و من هم پاپی ماجرا نمی شدم. خیلی زود یادش می رفت و نفر بعدی که می آمد گویی خاطرۀ قبلی را می شست. انگار حافظه اش هم مانند کودکی، نارس بود. کودکی که خاطرۀ درد را مثل وزنه ای به پایش با خود به این سو و آن سو نمی کشد و بنابراین بی اختیار و به طرز رشک برانگیزی خوشبین است. اشکال کار احتمالا در همین خوشبینی مفرط بود که دوست ها را می تاراند. به گمانم همۀ ما وقتی بزرگسالی را می بینیم که از بسیاری جهات شبیه کودکان می اندیشد و عمل می کند آزرده می شویم. انگار وجودشان را نوعی توهین به خودمان تلقی می کنیم. به مایی که خرده خرده پوستمان کنده شده تا به اندازۀ کافی برای یک فرد بالغ، مأیوس شویم و محتاط. بعد ناگهان آدمیزادی می بینیم که اصلاً به نظر نمی رسد در طول عمرش قدم به دالان های رنجی گذاشته باشد که ما با هر سال زندگی از یکی شان عبور کرده ایم. و با این حال او زنده است و دارد به اندازۀ ما زندگی می کند. مریم کودکی بود که در بزرگسالان جوانۀ رشک می کاشت. همه برخلاف چیزی که تظاهر می کنند از بچه ها متنفرند.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.