فروشنده
احتمالا کسی از بین شما نباشد که اصغر فرهادی کارگردان بزرگ و مشهور کشورمان را نشناسد. کارگردانی که بارها در عرصهی بین الملل خوش درخشیده و جوایز زیادی از جشنوارههای مختلف بهدست آورده است.
باهم قسمتی از فیلم «فروشنده»، یکی از شاهکارهای این کارگردان را ببینیم:
فیلم بالا صحنهی اجرای نمایشنامهی مرگ فروشنده در فیلم «فروشنده»، یکی از افتخارآفرینترین آثار اصغر فرهادی در سینمای جهان است که با استقبال خوبی از سمت مخاطبین روبهرو شد. این فیلم در اسکار ۲۰۱۷ برنده جایزهی بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان شد. همچنین فرهادی در جشنواره فیلم کن جایزه بهترین فیلمنامه و شهاب حسینی جایزه بهترین بازیگر مرد را برای این فیلم از آن خود کردند.
داستان فیلم فروشنده دربارهی رعنا و عماد زن و شوهری جوان است که در حال بازی و اجرای نمایشنامهی مرگ فروشندهنوشتهی آرتور میلر هستند. نمایشنامهای که فرهادی برای نگارش فیلمنامهاش از آن وام گرفته و ما امروز قصد معرفی این نمایشنامهی معروف را که یکی از تحسین شدهترین آثار تئاتر آمریکا است و به تازگی توسط نشر بیدگل منتشر شده را به شما داریم.
مرگ فروشنده داستان زندگی فاجعهآمیز فروشندهای سالخورده را روایت میکند که دیگر قادر به تامین و حفظ بنیاد خانوادهاش همچون گذشته نیست و همین او و زندگیاش را دچار آشفتگی کرده است. آشفتگیای که گویی بر آشفتگی جامعهای با حاکمیت رویای آمریکایی طعنه میزند که در آن همه در نبرد کسب ثروت و سرمایه دست و پا میزنند. ویلی لومن در تمام زندگیاش تلاش کرده مورد قبول اطرافیانش واقع شود و برای این امر راهی نیافته جز تلاش برای رسیدن به مادیات و همین او را از شاد بودن و لذت بردن از زندگی غافل کرده است. اما در نهایت پس از سالها احساس شکست و سرخوردگی به سراغش میآید و از درون دچار فروپاشی ذهنی و عاطفی میشود. به نحوی که مرز بین حال و گذشته را گم کرده و سرانجام برای بهبود اوضاع خانوادهاش مرگ را انتخاب میکند. چرا که میفهمد مردهاش بیشتر از زندهاش ارزش دارد!
این کتاب ماجرای تمام کسانیست که تنها تا زمانی دیده میشوند و مطرح هستند که سودی برسانند. در غیر این صورت رها میشوند!
برشی از کتاب:
چارلی: هیچکس جرأت نداره این مرد رو سرزنش کنه. شماها نمیفهمید: ویلی یه فروشنده بود. برای یه فروشنده، زندگی آخر خط نداره. اون پیچ توُ مهره نمیکنه، از قانون حرف نمیزنه، یا نسخه برای مریضت نمیده. یه مردیه که کیلومترها دور از خونه، در اوج غصه هم باشه، زندگیش بسته به یه لبخند و کفشیه که برق بزنه. و وقتی که دیگه کسی جواب لبخندش رو نده-اون وقت زلزله میشه. کافیه چهار تا لک بیافته به کلاهت، دیگه کارت تمومه. هیچکس جرئت نداره این مرد رو سرزنش کنه. فروشنده باید رویا ببافه، پسر. این ذات این رشتهست.
آرتور میلر متولد سال ۱۹۱۵، نمایشنامهنویس، نظریهپرداز و شخصیتی بحثبرانگیز در جامعهی ادبی امریکای قرن بیستم بوده است. نمایشنامهی مرگ فروشنده اثر میلر در میان ده اثر برتر نمایشی فهرست شده و بارها در صحنههای مختلف اجرا شدهاست. او در میانهی دههی پنجاه تا شصت میلادی موفق به کسب جایزهی پولیتزر پرایز درامنویسی و بسیاری جوایز معتبر دیگری نیز شد.میلر با نوشتن تعداد زیادی نمایشنامه برای بیشتر از ۶۰ سال نقش برجستهای در ادبیات و سینمای آمریکا داشت. وی همچنین بهخاطر ازدواج کوتاهمدتاش با مرلین مونرو شهرت دارد. میلر در فوریهی ۲۰۰۵ چشم از دنیا فروبست.
فروشگاه اینترنتی ۳۰بوک
[…] از اجرای این نمایشنامه در فیلم فروشنده را برای شما در مجله و پیج ۳۰بوک قراردادیم. اما امروز قصد گریز زدن نداریم، […]