نام من سرخ داستانیست که توسط «اورهان پاموک»، نویسندهی اهل ترکیه نوشته شده است. نزدیکی فرهنگی ایران و ترکیه و همسایگی این دو کشور برای قرنهای متمادی باعث شده تا رد فرهنگ ایرانی – اسلامی را در بیشتر آثار این نویسنده ببینیم. او در شاهکار خود، نام من سرخ، دست به خلق داستانی زده که در دل تاریخ نِگارگری و نقاشی ایرانی شکل میگیرد. در دورهای که به نقاشی «مکتب هرات» شهرت یافته است. مکتب استادانی که آنقدر از روی یک نقاشی کپی کردهاند و آنقدر پای بوم نشسته و به آن خیره ماندهاند که چشمان خود را از دست دادهاند و به بالاترین درجهای رسیدهاند که یک نقاش میتواند برسد؛ درجهای که در آن نقاش به چنان شناختی از هنر و تابلویی که قصد کشیدن آن را دارد میرسد که دیگر نیازی به چشم بیرونی ندارد و چشم درون، راهگشای کار او است.
ماجرای نام من سرخ، داستان عشق «شکوره» و «کارا» و روزگار «شوهرعمه»ای است که در مرز فرهنگ شرق و غرب ایستاده.
ماجرا از آنجا شروع میشود که یکی از پادشاهان عثمانی تصمیم میگیرد کتابی از نقاشیهای کشورش را به پادشاه ونیز اهدا کند و از طرفی میل دارد در این کتاب، نقاشیهایی قرار بگیرد که مدرنترین تکنیکهای اروپایی آن دوره در آنها به کار گرفته شده. تکنیکهایی مثل پرسپکتیو و سایهروشن و… .
نقاشی به اسم «شوهرعمه» مامور این کار میشود تا بیسروصدا تصویرسازی کتاب پادشاه را پیش ببرد. آن هم در دورهای که بر خلاف سبک واقعگرای نقاشان اروپایی، استادان مکتب هرات، تقلید عینبهعین واقعیت را بتسازی و جعل واقعیتی میدانند که تنها خداوند مامور و قادر به انجام آن است.
بعد از این اتفاق است که یکی از نقاشانی که شوهر عمه مامور این کار کرده به قتل میرسد و همین قتل، بهانهی شکلگیری این رمان جذاب و خواندنی میشود. نام من سرخ توسط راویهای بسیار متنوعی روایت میشود. از شخصیتهای مختلف داستان گرفته تا عینک، قطرهی رنگ، درخت و حیوانات.
در آن دوره، هرات با حمایت مستقیم پادشاههان هنردوستش به مرکز هنرهایی همچون خوشنویسی، نگارگری، تهذیب و صحافی و تجلید تبدیل شده بوده. نقاشان درباری که در نام من سرخ بهخوبی با زندگی و حالوهوای کارهایشان آشنا میشویم در آن دوره موفق شدند کتابهایی مثل لیلی و مجنون نظامی، شاهنامهی فردوسی و گلستان سعدی را به تصویر درآورند. آثاری که در مجموع به مکتب هرات شهرت یافتند. پایه و اساس فکری مکتب هرات جوهرهی اصلی نگارش این نام من سرخ بهحساب میآید. اندیشهای که جوهر اصلی هنر را در آثاری میداند که از گذشته به ارث رسیده و نقاشان را تنها به تکرار و کپیکاری از آنها وا میدارد.
داستان نام من سرخ در دل شهر استانبول میگذرد. شهری که مهد تمدن سه امپراتوری بزرگ تاریخ –رم، بیزانس و عثمانی- بوده و بهتنهایی بخش مهمی از تاریخ جهان را در خود دارد. نویسنده با الهام از فرهنگ و تاریخ کشور ایران و وام گرفتن از آثار ادبی و هنری ما و تلفیق آن با فرهنگ آن دورهی عثمانی، دست به خلق شاهکاری زده که جهانیان را چنان به تشویق واداشته که در نهایت جایزهی نوبل ادبیات را برای او به ارمغان میآورد.