نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات بهنام منتشر کرد:
بیا فرض كنیم من در مركز جهان قرار دارم. بیا داستانهاى كسلكننده رو بىخیال شیم: ظهور و سقوط امپراتورىها، حماسهى قهرمانها، نغمههاى عشقهاى تراژیك. بیا عجله كنیم و به تنها داستانى بپردازیم كه اهمیت داره. داستان من. اسم من كوئوته...
كوت كیست؟ مهمانخانهدارى كه به همراه دستیارش باست در شهرى كوچك مهمانخانهى ویستون را اداره مىكند، مهمانخانهاى كه مشترى چندانى ندارد و اتفاق هیجانانگیزى نیز در آن نمىافتد...
تا این كه یك روز وقایعنویس از راه مىرسد و كوت مجبور مىشود نه تنها جانش را نجات دهد و اتاقى در اختیارش بگذارد، بلكه داستان زندگىاش را نیز در سه روز براى او تعریف كند؛ داستان زندگى "كوئوت"، مرد جوان و بااستعدادى كه به مشهورترین و نامدارترین جادوگر زمان خود تبدیل مىشود.
نام باد شرح ماجراهایى است كه قهرمان داستان ما در روز اول تعریف مىكند.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
جلد اول سهگانۀ کوئوتِ شاهکش (نامِ باد) از سایت گودریدز امتیاز 4.5 از 5 را دریافت کرده است.
جلد اول سهگانۀ کوئوتِ شاهکش (نامِ باد) از سایت آمازون امتیاز 4.7 از 5 را دریافت کرده است.
• برندۀ جایزۀ کوییل در سال 2007 برای بهترین داستان علمی-تخیلی، فانتزی و ترسناک
• کتاب برتر فهرست کتابهای سال پابلیشرز ویکلی (هفته نامۀ ناشران)
• برندۀ جایزۀ الکس در سال 2008
نامِ باد جلد اول سهگانۀ کوئوت شاهکش و یک رمان فانتزی از نویسندۀ آمریکایی پاتریک راتفوس است که در سال 2007 منتشر شد. تنها دو جلد از کتابهای این مجموعه تاکنون منتشر شده است و قرار است جلد سوم آن در سال 2023 منتشر شود. جلد دوم این کتاب با نام «ترسِ مردِ فرزانه» در سال 2011 منتشر شد و در فهرست پرفروشترین کتابهای داستانی نیویورک تایمز به رتبۀ اول رسید و برندۀ جایزۀ دیوید گمل شد. نشر بهنام برای راحتی بیشتر خوانندگان جلد اول سهگانۀ کوئوتِ شاهکش (نامِ باد) را در سه جلد جداگانه منتشر کرده است.
«بهترین فانتزی حماسی که در سال گذشته خواندم... راتفوس قلم بسیار خوبی دارد.» -جورج آر.آر مارتین، نویسندۀ پرفروش نیویورک تایمز و نویسندۀ کتاب نغمهای از آتش و یخ
«کتابهای راتفوس جزو پرخوانندهترین کتابهای فانتزی در خانۀ ما است. دنیای راتفوس، دنیایی است که دلتان میخواهد کل عمرتان را در آن بگذرانید، بسیاری از طرفدارانش حرف مرا تأیید خواهند کرد.» -لین مانوئل میراندا، برندۀ جایزۀ پولیتزر
«راتفوس استعدادی بینظیر دارد و داستان کوئوتِ شاهکش عمیق، پیچیده و شگفتانگیز است.» -تری بروکس، نویسندۀ پرفروش مجموعۀ شانارا
«کوئوت شاهکش (نامِ باد) شاهکار است... زیبایی نثر راتفوس شگفتانگیز است و هر توصیفی را به چالش کشیده است.» -برندون ساندرسون، نویسندۀ کتاب پرفروش مه زاد
با گذر زمان و همگام با رشد ادبیات، ادبیات فانتزی نیز به جایگاهی بالاتر از گذشته دست یافت. این گونۀ ادبی دیگر ابزاری برای سرگرمی کودکان و نوجوانان و البته پر کردن مجلههای ادبیات زرد تلقی نمیشود. ادبیات فانتزی طی سالهای گذشته نه تنها با اقبال گستردۀ مخاطبین روبهرو شده است بلکه بسیاری از آثار فانتزی توانستهاند در میان شاهکارهای ادبی قرن قرار بگیرند و سهگانۀ کوئوتِ شاهکش یکی از این آثار است که توانست نه تنها نوجوان بلکه بزرگسالان را با نثر زیبایش محسور کند. بنابراین اگر به کتابهای فانتزی علاقه دارید حتماً این سهگانۀ فوقالعاده را بخوانید.
«سکوت سوم چیزی نبود که به راحتی متوجهش شوی. اگر حدود یک ساعت گوشهایت را تیز میکردی، میتوانستی به تدریج آن را در زمین چوبی زیر پا و بشکههای بزرگ و ترکدار پشت پیشخوان احساس کنی. همینطور در وزن آتشدان سنگی و سیاهی که حرار آتشی را که مدتها پیش خاموش شده بود، در خود داشت؛ در جلو و عقب رفتن آهستهی پارچهی سفیدی که روی پیشخوان کشیده میشد؛ و در دستان مردی که آنجا ایستاده بود و چوب ماهونی پیشخوان را که در نور چراغ برق میزد، جلا میداد. موهای مرد قرمز آتشین بود، درست مثل شعلهی آتش. چشمهای سیاه و سردی داشت و با اطمینان مردی که چیزهای زیادی را از زندگی میداند، حرکت میکرد. ویستون به او تعلق داشت. سکوت سوم هم همینطور. این کاملا شایسته و بجا بود، چون این سکوت از دو سکوت دیگر بزرگتر بود و آنها را تحتالشعاع قرار میداد. این سکوت مانند پایان فصل پاییز، عمیق و گسترده بود. مانند تخته سنگی که آب رودخانه صافش کرده است، سنگین بود. صدای صبورانه و مقطع مردی بود که در انتظار مرگ است.»
«کوت آهسته غذایش را خورد و آخرین لقمهی سوپ را با تکه نانی قورت داد. در حال غذا خوردن از پنجره به بیرون نگاه کرد... یا حداقل سعی کرد این کار را بکند، چون نور چراغ، شیشهی پنجره را در پس زمینهی سیاه پشت سرش مانند آینه کرده بود. چشمهایش با بیقراری در اتاق به گردش در آمد. آتشدان آن از جنس سنگ سیاه آتشدان طبقهی پایین بود. درست وسط اتاق قرار داشت، یک سازهی مهندسی کوچک که تا حدودی مایهی مباهات کوت بود. تختش کوچک بود و بیشتر به یک تختخواب سفری شباهت داشت و اگر به آن دست میزدی، میدیدی که تشکش بسیار نازک است. یک تماشاچی دقیق حتما متوجه میشد که چشمهای کوت از نگاه کردن به یک چیز گریزان است. درست مثل کسی که در یک مهمانی رسمی از نگاه کردن به نامزد سابقش اجتناب میکند... یا نیمهشب از نگاه کردن به چشمان دشمنش که پشت میز روبرویی در مسافرخانهای شلوغ نشسته، گریزان است. کوت سعی کرد آرام باشد، ولی موفق نشد. به خود پیچید، آه کشید، در جایش جابجا شد و ناخودآگاه چشمهایش را به صندوقی که پایین تختش قرار داشت، دوخت. از چوب روآ ساخته شده بود، نوعی چوب نایاب و سنگین به سیاهی زغال و به صافی شیشهی صیقل داده شده.»
«هنگامی که وقایعنویس دیگر صدای سم اسبها را در دوردست نشنید، کیف مسافرتیاش را بست و اطمینان حاصل کرد که هر چیزی در جای خود قرار دارد. بعد یکی از پوتینهایش را در آورد، آستر آن را باز کرد و یک کیسهی پارچهای پر از سکه را که جلوی پوتین جا داده بود بیرون آورد. تعداد از سکهها را در کیفش گذاشت و بعد کمربند شلوارش را باز کرد، کیسهی دیگری را از زیر چند لایه از لباسهایش بیرون کشید و بخشی از آن پول را هم در کیف پولش گذاشت. کلید موفقیتش این بود که سکه به تعداد کافی در کیف پولش نگه دارد. اگر تعداد سکهها کم بود، دزدها ناامید میشدند و دنبال سکههای بیشتری میگشتند و اگر بیش از حد زیاد بود، هیجانزده میشدند و طمع میکردند. یک کیسهی دیگر نیز در نصف قرص نان بیاتشدهای که تنها بیچارهترین خلافکارها ممکن است به آن علاقهمند باشند، پنهان کرده بود. به آن کیسه و همینطور تالنت نقرهای که در یکی از جواهردانهایش پنهان کرده بود، دست نزد. در چند سال اخیر گزینهی آخر را چیزی شبیه سکهی شانس خود میدانست. کسی تا به حال آن را پیدا نکرده بود.»
داستان نامِ باد از زبان یک شخصیت تعریف میشود، پسر بچهای دوازده ساله به نام کوت که پدر و مادرش را از دست داده و مجبور است در خیابانها گدایی کند. کوت موهایی قرمز و چشمانی سبز و البته ویژگیهای جادویی دارد و همین ویژگیها و کارهای عجیبوغریبش باعث میشود تا در مدرسۀ جادوگری پذیرفته شود و در آنجا مهارتهایش را تقویت میکند و هنرهای رزمی میآموزد، اما اتفاقاتی میافتد و همه چیز آنطور که باید درست پیش نمیرود.
داستان سهگانۀ کوئوتِ شاهکش در دنیای خیالی تِمرانت میگذرد و داستان آن را در واقع یک وقایعنویس مینویسد و شما داستان را از دید شخصیت اصلی و وقایعنویس میخوانید. شخصیت اصلی این کتاب پسری یتیم به نام کوت است که از بچگی بین دزدها و خلافکارها و در محلههای تاریک شهر بزرگ شده است اما هنوز چیزی وجود دارد که او را ترغیب میکند تا به زندگی ادامه بدهد و آن جادو است. در این سرزمین سحر و جادو هم وجود دارد اما از قوانین و اصول کاملاً تعریف شده پیروی میکند و فقط کسانی میتوانند از جادو استفاده کنند که به صورت حرفهای آموزش دیده باشند. کوت قصد دارد هر طور شده به مدرسۀ جادوگری برود و موفق هم میشود اما از مدرسۀ جادوگری اخراج میشود و کارش به مهمانخانهای واقع در دهکدهای دور افتاده میکشد. رفتهرفته کوت تبدیل به مشهورترین و بدنامترین جادوگر زمان خود میشود و مردی ملقب به «وقایعنویس» داستان او را طی سه روز ثبت میکند. کتاب نامِ باد و داستان از جایی شروع میشود که کوت پسر بچهای یازده ساله است و شرح ماجراهایی است که قهرمان داستان در روز اول تعریف میکند.
کوئوت شاهکش (نامِ باد) پرفروشترین کتاب فانتزی قرن بیست و یکم است.
سهگانۀ کوئوتِ شاهکش را بیشک میتوان زیباترین و قدرتمندترین اثر فانتزی دانست که در قرن بیست و یکم منتشر شده است. نامِ باد شاهکاری است که خوانندگان را به افکار یک جادوگر و دنیایی فانتزی و جذاب میکشاند. بنابراین اگر از خواندن این کتاب فانتزی لذت بردید، خواندن کتابهای زیر را نیز به شما پیشنهاد میکنیم.
- جلد دوم سهگانۀ کوئوت شاهکش با عنوان «ترسِ مردِ فرزانه» اثر پاتریک راتفوس که ادامۀ جلد اول آن با عنوان نامِ باد است.
- برگزیدگان اثری از رونیکا راث نویسندۀ سهگانۀ ناهمتا است. او در این کتاب داستان پنج نوجوانی را تعریف میکند که در عملی قهرمانانه دنیا را نجات دادهاند و اکنون که همه فکر میکنند همه چیز تمام شده، در دهۀ سوم زندگیشان با فاجعهای بزرگتر و وحشتناکتر روبهرو میشوند.
- سهگانۀ گریشا اثر لی باردوگو نویسندۀ آمریکایی است. جلد اول این سهگانه با نام «سایه و استخوان»، جلد دوم آن با نام «محاصره و طوفان» و جلد سوم آن با نام «ویرانی و قیام» منتشر شده است. نویسنده در این کتاب به دنیای خیالی راوکا در روسیه پرداخته که سایهای تاریک آن را به دو پاره تقسیم کرده است. این سایه محل زندگی هیولاهایی وحشتناک است و هر کسی که بخواهد از آن عبور کند را تکهوپاره میکنند، تنها امید مردم پیدا شدن گریشایی است که آنقدر قوی باشد که بتواند تمام سایه را از بین ببرد.
پاتریک راتفوس در سال 1973 در ایالت ویسکانس آمریکا به دنیا آمد. او کودکی و نوجوانیاش را در خانوادهای روشنفکر و متفکر سپری کرد و در سال 1991 برای تحصیل در رشتۀ شیمی وارد دانشگاه ویسکانسن شد اما پس از دو سال از تحصیل کناره گرفت و شروع به نوشتن سهگانۀ کوئورتِ شاهکش کرد و برای نوشتن همین سهگانه نیز به شهرت رسید. او پس از مدتی دوباره به دانشگاه بازگشت و این بار به مدت هفت سال به مطالعۀ انسانشناسی، فلسفه، ادیان مشرق زمین، علم کیمیا، فراروانشناسی، ادبیات و نویسندگی پرداخت و در آخر مدرک کارشناسیاش را در رشتۀ زبان انگلیسی از دانشگاه ویسکانسین در سال 1999 اخذ کرد. او سپس به صورت پارهوقت در استیونز پوینت به تدریس پرداخت و در سال 2002 مدرک کارشناسی ارشدش را در رشتۀ هنر و زبان انگلیسی از دانشگاه ایالتی واشنگتن دریافت کرد. او در سال 2002 با قسمت منتشر نشدۀ جلد دوم سهگانۀ کوئورتِ شاهکش برندۀ مسابقۀ «نویسندگان آینده» شد.
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.
چی بشه که انتشارات داخلی میان هر کتاب رو به nتا جلد تقسیم میکنن. اونم وقتی هر جلد حجم زیادی هم نداره. این سیاست فروش واقعا نفرت انگیزه
والا الان نشر آذرباد کتاب شهر هلالی رو توی یه جلد چاپ کرده و حجم کتاب انقدر بالاست که نمیشه هیچجایی با خودت ببری مثلا برای منی که توی مترو و توی راه کتاب میخونم این سیاست خیلی خوبه
با توجه به گروونی کتاب، اینکار خیلی هم خوبه اتفاقا. و خوبی دیگم اینکه ادم یه جلد رو میخره اگه خوب بود بقیشم میخره