

وقتی عیسا خدا شد
انتشارات مرکز منتشر کرد: در سال 324 ميلادي کنستانتين امپراتور روم شد. بدين سان مسيحيت، پس از تقريبا سيصد سال جفا کشيدن، به موفقيتي شگفتانگيز دست يافت. مسيحيان که ديگر نگران نابود شدن دينشان نبودند توجهشان معطوف به اين مسئله شد که چگونه مشخص کنند چه باورهايي معرف مسيحي «حقيقي»اند. در پي نزاع ميان دو کشيش مقتدر يعني آريوس، که تبليغ ميکرد عيسا، هرچند قداستي يگانه دارد، پايين مرتبه تر از خداست، و آتاناسيوس، که مدعي بود عيسا خود خدا بوده که به صورت انسان تجسد يافته است، بحث بر سر درجهي الوهيت عيسا از مشاجرهاي تند به خشونت و کشتار انجاميد. روبستاين، با پژوهشي بسيار دقيق و باريکبينانه توانسته است توطئههاي سياسي، شورشها، و جنگ قدرتي را که در يکي از سرنوشت سازترين برهههاي تاريخ- برههاي نظير روزگار خود ما- روي دادهاند بازساي کند. «روبنستاين يکي از مهمترين مناقشههاي ديني در سدههاي نخستين کليساي مسيحي را... به شکل مواجهاي مستقيم با افرادي واقعي درآورده است که مانند داستاني مهيج و پر ماجرا ميتوان آن را خواند.» «تاريخ کليساي اوليه هرگز چنين جذاب نقل نشده است... نويسنده به کالبد شخصيتهاي مهم در اين دورهي تاريخي جان دميده است.» ريچارداي. روبستاين استاد درس حل اختلاف و منازعه و امور اجتماعي در دانشگاه جرج ميسن است و اختلاف و نزاعهاي ديني تخصص اوست. وي دانشآموختههاي کالجها هاروارد، دانشگاه آکسفورد (رودس اسکالر)، و دانشکدهي حقوق هاروارد است. او اکنون در فايرفاکس، ويرجينيا، زندگي ميکند. فروشگاه اينترنتي 30بوک
شاید بپسندید














از این نویسنده














از این مترجم













