نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات قدیانی منتشر کرد:
باباجان لحاف را کنار زد و تشک را از زیر حسنی بیرون کشید. حسنی قل خورد روی زمین.
باباجان غش غش خندید و گفت: «امروز کوتاه ترین روز سال است. باید عجله کنی!» حسنی با ناراحتی از جا بلند شد تا به باغ پایینی برود. اما یکهو چشمش به خانم جان افتاد که پشت پنجره ایستاده بود و زیر لب می گفت: «با اینکه امشب شب یلداست؛ اما یک دانه برف هم از آسمان نمی بارد. ای داد و بیداد... چشمم به آسمان خشک شد!» ...
-از متن کتاب-
فروشگاه اینترنتی 30بوک
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1402 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.