کاش شاعر بودم. بلد بودم چیزهایی را بگویم که نمیدانم چیست
نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات چشمه منتشر کرد:
دومین رمان عطیه عطارزاده (۱۳۶۳)، روایتی است از جنون. قصهی یک راوی عجیب در آسایشگاهی روانی نزدیک تهران در سالهایی نه چندان دور. عطارزاده با نخستین رمان خود، راهنمای مردن با گیاهان دارویی، توانست موفقیتهای چشم گیری کسب کند: نظرات متعدد منتقدان و جایزهی بهترین رمان سال جایزهی «هفت اقلیم» و البته مخاطبان پرشمار. رمان تازهی او، من، شماره سه، از منظر روایت قرابت دارد با کار موفق قبلیاش؛ روایتی عمیق و تکان دهنده از یک ذهن خاص. رمان داستان یک آسایشگاه روانی است و راویای نسبتا جوان که با نقاشیها و خطوط با دیگران ارتباط برقرار میکند. آدمهایی که هر کدام به بهانهی «جنون» در این مکان کنار هم آورده شدهاند. کسانی که قصههای خاص و منحصر به فردی دارند و این قصهها مسیرشان را عوض کرده است. آنها در انتظار و شاید دنبال یک اتفاق عجیب و نهاییاند. عطارزاده در این رمان قهرمانی ساخته که با آدمهای فرعی بسیار زیادی در تماس است، کسانی که میتوانند برای او روایتهایی متفاوت بسازند، و جنون که قرار است این آدمها را به هم متصل کند. رمان ریتم تند و سریعی دارد. مملو از جزئیات است و در نهایت بداعتی که قرار است این قهرمان را متمایز کند…
فروشگاه اینترنتی 30بوک
کاش شاعر بودم. بلد بودم چیزهایی را بگویم که نمیدانم چیست
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.
نگارش نویسنده و فضا سازی عالیه اما برای من طوری بود تا زمانی که تموم شد درگیر فضای بسیار غم انگیزی بودم و حسم منفی بود