توضیحات کتاب
انتشارات پایه دانش منتشر کرد:
صبح بود. نور آفتاب همه جا را روشن کرده بود. پرندگان بالای درختان آواز میخواندند. در این هنگام حجا از خواب بیدار شد. بعد دستانش را رو به آسمان بلند کرد و گفت: خدایا امروز ما را روز خوبی قرار بده. حجا لباسش را پوشید و از خانه بیرون رفت.
در راه میگفت: خدایا به تو توکل میکنم. خدایا تو که بهترین روزی دهندهای... خودت به من روزی بده. در این هنگام در میان علفها یک اسب سفید زیبا دید. با تعجب گفت: این اسب اینجا چه میکند! مگر صاحب ندارد؟! اسب را به حال خود گذاشت و به راهش ادامه داد. اما اسب به دنبال او به راه افتاد.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
نوع کالا
کتاب
دسته بندی
موضوع اصلی
موضوع فرعی
نویسنده
نشر
شابک
9789648826098
زبان کتاب
فارسی
قطع کتاب
شومیز
جلد کتاب
خشتی
تعداد صفحه
12 صفحه
نوبت چاپ
1
وزن
70 گرم
سال انتشار
1399
نظرت رو باهامون به اشتراک بذار.
جمله مورد علاقهات از این کتاب رو باهامون به اشتراک بذار.
شاید بپسندید













