%18


دفعات مشاهده کتاب
1430
علاقهمندان به این کتاب
2
میخواهند کتاب را بخوانند.
0
کتاب را پیشنهاد میکنند
0
کتاب را پیشنهاد نمیکنند
0
نظر خود را برای ما ثبت کن:
توضیحات کتاب
انتشارات سوره مهر منتشر کرد:
دامادمان دشددشهای داشت که لباس شیکش بود و عروسیها میپوشید آن را آورد و تنم کرد. یک دشداشهی نو و سفید هم به عبدالله داد. خواهرم هرچه لباس نو بود آورد و تن رسول و محمود کرد. خواهرم چای درست کرد. غذای زیادی نداشتند. مقداری عدس پخته بودند. نان از مساجد آبادان میآوردند. مادرم در آن شرایط هم نان میپخت و با مقداری عدس و لوبیا غذا درست میکرد.پتویی توی حیاط پهن کردند، همهمان روی آن نشستیم و چای و عدسی خوردیم. مادرم همینطور که قربان صدقهمان میرفت، میگفت: << عزیز دلم، غلامرضا کجاست؟ نکند شهید شده، حتما زخمی شده>>
فروشگاه اینترنتی 30بوک
نوع کالا
کتاب
دسته بندی
موضوع اصلی
موضوع فرعی
نویسنده
نشر
شابک
9786000335151
زبان کتاب
فارسی
قطع کتاب
شومیز
جلد کتاب
رقعی
تعداد صفحه
349 صفحه
نوبت چاپ
2
وزن
320 گرم
سال انتشار
1402
نظرت رو باهامون به اشتراک بذار.
جمله مورد علاقهات از این کتاب رو باهامون به اشتراک بذار.
شاید بپسندید














از این نویسنده














127٬100 تومان
155٬000
%18