کافه ژپتو

(20)
نویسنده:

5,500,000ریال

4,675,000 ریال

دفعات مشاهده کتاب
1368

علاقه مندان به این کتاب
14

می‌خواهند کتاب را بخوانند
5

کسانی که پیشنهاد می کنند
10

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب کافه ژپتو

انتشارات سخن منتشر کرد:
خیلی کارها دارم برای انجام دادن. همیشه وقتی زمان رو به اتمام است، آدم یادش می‌افتد چقدر کار نکرده دارد.
مسافری هستم که دم رفتن، یادش افتاده باید روی وسایل خانه ملحفه‌ی سفید بکشد، به گلدان‌ها، سیر و پُر آب بدهد، شیر اصلی آب و گاز را ببندد، پنجره‌ها را یکی‌یکی چک کند مبادا باز مانده باشند و دست آخر باید یادش باشد کلید خانه را ببرد بدهد به همسایه‌ی مطمئنش که هر روز سر بزند، به مرغ عشق‌ها آب و دانه بدهد و هوای گلدان‌ها را داشته باشد.
فکر می‌کنم این سفر، هر چقدر هم آدم آماده‌اش باشد، باز هم آماده نیست و کاری نکرده و فراموش شده دارد. از آن‌ها که وسط جاده بی‌هوا یادش می‌آید آخ! فلان کار را نکردم! عجیب هم نیست. آدم‌ها در زندگی بارها و بارها به سفر می‌روند، اما فقط یک‌بار می‌میرند. دل‌شوره دارم از مُردن. از کارهای نکرده و حسرت‌هایی که با خودم می‌برم.
فروشگاه اینترنتی 30بوک

    • نوع کالا
    • دسته بندی
    • موضوع اصلی
    • موضوع فرعی
    • نویسنده
    • نشر
    • شابک
    • زبان کتاب
    • قطع کتاب
    • جلد کتاب
    • تعداد صفحه
    • وزن
    • نوبت چاپ
    • سال انتشار
    • فارسی
    • رقعی
    • شومیز
    • 840 صفحه
    • 774 گرم
    • 9
    • 1401

نظرات کاربران (5)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

  • تصویر کاربر

    • راضیه هاشمی
    • پاسخ به نظر

    کافه ژپتو درباره فرصت ها و از دست رفتن آنها، دوستی ها و قضاوت ها، تنهایی و امید است. داستانی عاشقانه با درونمایه ای ماورایی که طنز لطیف و در عین حال تلخی هم دارد، همچنین تعلیق بالایی که خواننده را با اضطراب انتظاری( حالا چی میشه) به دنبال خود می کشد.

  • تصویر کاربر

    • دنیا احمدی
    • پاسخ به نظر

    اولین کتابی که از خانم نائینی عزیز و در ژانر فانتزی خوندم این کتابه. اون قدر این کتاب قشنگ به موضوعات پرداخته چه از نظر عاشقی چه از نظر رفاقت که جای بحثی باقی نمیمونه. فقط کاش یکم بعد از همه ی اتفاقات ما میتونستیم شاهد عاشقیت های بیشتری بین مهتا و خیام باشیم. خوندن این کتاب رو خیلی پیشنهاد میکنم )

  • تصویر کاربر

    • فاطمه بیگلر
    • پاسخ به نظر

    داستان فانتزی و جالبی بود ولی بعد اجتماعی و خانوادگیش هم پررنگ بود. داستان فرصتی که به مهتا داده میشه که بتونه زندگی و بهتر بشناسه.

  • 1
  • 2

بریده ای از کتاب (1)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

  • تصویر کاربر

    • راضیه هاشمی
    • 0

    نمیدانم فرصت جدیدم چند روز یا چند سال است، اما برای همان ندانسته ها رؤیا می بافم. چه خوب که نمی دانم و می توانم تا نمی دانم روز، به آدم ها محبت کنم. تا نمی دانم سال، از داشته هایم لذت ببرم. تا نمی دانم ساعت، عاشقی کنم. من زنده ام... و خوشبختم.

عیدی