لاگجری

(2)
نویسنده:

650,000ریال

552,500 ریال

دفعات مشاهده کتاب
187

علاقه مندان به این کتاب
0

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب لاگجری

انتشارات سخن منتشر کرد:
ویدا خندید و به مزدک گفت:« اینکه زن داری یا نداری هم اصلاً برای من مهم نیست. بیشتر مردای متأهل الان شبیه سوریه‌ای‌ها هستن که می‌خوان از سوریه بزنن بیرون. اونا هم می‌خوان از زندگی متأهلی بزنن بیرون.»
مزدک با شنیدن این حرف لبخندی زد و گفت: «زنا مثل تیغ ژیلت هستن. ممکنه تا مدت‌ها ریش آدم رو بتراشن، اما آدم یه جایی دوست داره ژیلت قدیمی رو دور بندازه و یه تیغ جدید برداره!»
ویدا به حرف مزدک خندید و گفت: «ببین هنوز من نمی‌دونم فرمولم با تو چیه؟ تا وقتی باهات هستم که جذاب باشی برام. یادت باشه من از اون ژیلت‌هایی هستم که نمی‌ذارم کار به اونجا برسه که دلت رو بزنم. هر وقت حس کردم می‌خوای منو مثل یه ژیلت عوض کنی، خودم یه صورت جدید پیدا می‌کنم و می‌ذارم تو کف من بمونی!»
فروشگاه اینترنتی 30بوک

    • نوع کالا
    • دسته بندی
    • موضوع اصلی
    • موضوع فرعی
    • نویسنده
    • نشر
    • شابک
    • زبان کتاب
    • قطع کتاب
    • جلد کتاب
    • تعداد صفحه
    • وزن
    • نوبت چاپ
    • سال انتشار
    • فارسی
    • رقعی
    • شومیز
    • 452 صفحه
    • 430 گرم
    • 1
    • 1399

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی