

انتشارات کتاب پنجره منتشر کرد:
رمان سوارا کاران پس از سفر نویسنده به آسیای مرکزی و افغانستان نوشته شد و در 1967 به چاپ رسید. این رمان حکایتگر داستانی است از افغانستان دوران ظاهرشاه ( 1973 - 1933 )، زمانی که در آن سرزمین نه از فتنه شوروی خبری بود، نه از سفاکی های طالبان و نه از کشتارهای فرقه ای، زمانی که هرات به شاعران فرهیخته اش می بالید و کابل از دیدن رقص پرکرشمه بادبادک ها در آسمانش می خندید و مهارت نوجوانانی را که بی خیال بادبادک پرواز می دادند می ستود، زمانی که برگزاری مسابقات بُزکِشی با چندصد سوار در جشن های عروسی بزرگان ولایات و مراسم ختنه سوران رایج بود.
«... چشم هایش را باز کرد، بست، دوباره باز کرد، ولی بیهوده بود. یک دفعه آن چرخ گردون جادویی کجا رفت؟ آن پناهگاه امن روزهای قدیم؟ این آتشدان دودزده قراضه که در آن خار می سوزد اینجا چه می کند؟ این کهنه پاره های قهوه ای رنگ سوراخ سوراخ کثیف که بر زمین افتاده از کجا آمده؟ این چهره های مفلوک تنگدستی این لباس های مندرس؟ »
- از متن کتاب
فروشگاه اینترنتی 30بوک
شاید بپسندید














از این نویسنده













