خشم در هارلم

(5)
نویسنده:

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
1409

علاقه مندان به این کتاب
20

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
1

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب خشم در هارلم

انتشارات بیدگل منتشر کرد:
صدای فریاد با صدای جیغ لوکوموتیو در هم آمیخت. قطار سیاه پوست های به خواب رفته را در تختخواب های کک زده شان لرزاند. استخوان های فرسوده و عضلات دردناک و ریه های مسلول و جنین های مضطرب دختران نکاح نبسته را لرزاند. گچ سقف ها و ملاط بین آجرهای دیوار ساختمان ها را لرزاند. موش های بین دیوارها و سوسک هایی را که روی سینک آشپزخانه ها و پس مانده غذاها می خزیدند لرزاند؛ مگس هایی را که مثل زنبورها گله به گله پشت چارچوب پنجره ها به خواب زمستانی فرو رفته بودند لرزاند. ساس های چاق و پرخون را که روی پوست سیاه پوست ها می خزیدند لرزاند. کک ها را لرزاند و به جست و خیز واداشت. سگ های به خواب رفته روی تشک های کثیف و گربه های خواب آلود را لرزاند، توالت های پر شده را لرزاند و راه کثافت ها را باز کرد. خون از گلوی بریده اش فواره زد. بوی شیرین و تهوع اور خون تازه با بوی گند خانه های اجاره ای هارلم در هم آمیخت.
فروشگاه اینترنتی 30 بوک

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (1)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

  • تصویر کاربر

    • سید مجتبی پژمان
    • 0

    جادوگرها دوان دوان آمد پیش راهبه ها و همان طور که نفس نفس می زد گفت خواهر گابریل ، مامان دو تا بلیت بهشت می خواد.دایی پون داره می میره.

عیدی