%20


همراه با معصومین (13)(10 قصه از امام عسکری)(خشتی)
0٫0
(0)
0 نظر
نویسنده:
ناموجود
دفعات مشاهده کتاب
417
علاقهمندان به این کتاب
1
میخواهند کتاب را بخوانند.
0
کتاب را پیشنهاد میکنند
0
کتاب را پیشنهاد نمیکنند
0
نظر خود را برای ما ثبت کن:
توضیحات کتاب
انتشارات قدیانی منتشر کرد:
- پسرم مواظب باش کسی تو نیاید.
احمد سرش را تکان داد و به پدرش نگاه کرد که با مرد مهربانی حرف می زد و از او می خواست که بروند به اتاق کناری. مرد که به نزدیک او رسید، لبخندی زد. بعد سر و صورت او را نوازش کرد و از پدرش پرسید: «اسم پسرت چیست ؟»
- احمد است سرورم!
-خدا او را برایت حفظ کند.
احمد که دید پدرش خیلی خوشحال شده، از مرد تشکر کرد. وقتی مرد به اتاق رفت، پدرش برگشت و گفت: «احمد جان ! مراقب باش کسی نیاید. بخصوص اگر از درباریان یا نزدیکان خلیفه بود، زود به من خبر بده.»
احمد چشمانش را بست. صورتش هنوز بوی عطر دست مرد را می داد. عطر خوشبویی که تا به حال بویش را احساس نکرده بود. وقتی آن دو رفتند، احمد باز به مرد فکر کرد. پدرش با هیچکس دیگر این رفتار را نمی کرد. پدرش وزير خليفه بود.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
نوع کالا
کتاب
دسته بندی
موضوع اصلی
موضوع فرعی
نویسنده
نشر
شابک
9786000806637
زبان کتاب
فارسی
قطع کتاب
شومیز
جلد کتاب
خشتی
تعداد صفحه
132 صفحه
نوبت چاپ
2
وزن
178 گرم
سال انتشار
1402
نظرت رو باهامون به اشتراک بذار.
جمله مورد علاقهات از این کتاب رو باهامون به اشتراک بذار.
شاید بپسندید














از این نویسنده













