قصه های سرزمین مادری (2)(پاداش سحرخیزی)(خشتی)

(0)

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
47

علاقه مندان به این کتاب
0

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب قصه های سرزمین مادری

انتشارات کمال اندیشه منتشر کرد:
در سرزمینی دوردست که آفتابش مهربان تر از همه جا می تابید، پادشاهی زندگی می کرد. او قصر بزرگ و زیبایی داشت. قصر او وسط خانه های شهر بود. افراد زیادی در قصر زندگی می کردند. نگهبان های زیادی هم از آن جا محافظت می نمودند.
پادشاه، انسان خوشگذرانی بود. او تا پاسی از شب، عیش و نوش می کرد و نیمه شب می خوابید. به همین دلیل همیشه صبح، دیر از خواب بیدار می شد. پادشاه، وزیر خردمندی داشت. او همیشه صبح زود از خواب بلند می شد و همواره، سحرخیزی را به پادشاه پند می داد. وزیر از این اخلاق پادشاه بیزار بود. او هر گاه می دید پادشاه دیر از خواب بلند می شود می گفت: «سحرخیز باش تا کامروا باشی!»
فروشگاه اینترنتی 30بوک

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی