توضیحات کتاب
انتشارات سوره مهر منتشر کرد:
کاش یک چشم بینایی می دید که به هر قطعه این ضریح نقره ای زیبا چقدر دل دخیل بسته است.
حاج محمود می گفت: «داخل دفتر کارگاه ضریح نشسته بودیم. پیرزنی آمد و گفت: می خواهم کمک کنم. وقتی به داخل راهنمایی اش کردیم از همان بیرون کفش هایش را دراورد. در و دیوار دفتر را می بوسید و گریه می کرد. آمد وسط دفتر دو رکعت نماز خواند. بعد چهل وسه هزار تومان درآورد و گفت: این تمام پس انداز یک ساله ام است؛ تقدیم به امام حسین پیرزن گفت: "من گونی می دوزم و بابت هر گونی مبلغ کمی می گیرم و این همه دارایی ام فدای اربابم. حالا اگر این پاره های دل نیست، پس چیست؟ این رفتار عاشقانه را کجا باید پیدا کنیم؟»
فروشگاه اینترنتی 30بوک
نوع کالا
کتاب
دسته بندی
موضوع اصلی
موضوع فرعی
نویسنده
نشر
شابک
9780240317083
زبان کتاب
فارسی
قطع کتاب
شومیز
جلد کتاب
رقعی
تعداد صفحه
248 صفحه
نوبت چاپ
2
وزن
230 گرم
سال انتشار
1400
نظرت رو باهامون به اشتراک بذار.
جمله مورد علاقهات از این کتاب رو باهامون به اشتراک بذار.
شاید بپسندید













