

انتشارات نگاه منتشر کرد:
جز روزگار من
همه چيز را سفيد کرده برف.
سراسر شب
برف باريد
دو زاغچه
آينه شان را در برف مي چرخاندند
در جست و جوي دانه
دعا مي خواندند.
سخني بگو برف!
آنکه پس از تو از تو سخن مي گويد
آب نام اوست.
آنچه سبک مي آيد
برف
آنچه سنگين مي گذرد
برف برف
در اين مجموعه که در يک سال اخير سروده شده، بيشتر دو عنصر طنز و فلسفه ديده ميشود.
محمد شمس لنگرودي متولد 26آبانماه سال 1329 در لنگرود است، که مجموعههاي شعر «رفتار تشنگي» (1355)، «در مهتابي دنيا» (1363)، «خاکستر و بانو» (1365)، «جشن ناپيدا» (1367)، «قصيدهي لبخند چاک چاک» (1369)، «نتهايي براي بلبل چوبي» (1379)، «پنجاه و سه ترانهي عاشقانه» (1383)، «باغبان جهنم» (1383)، «ملاح خيابانها» (1386)، «لبخوانيهاي قزلآلاي من» (1389)، «رسم کردن دستهاي تو» (1389) و «ميميرم به جرم آنکه هنوز زنده بودم» (1389) از آثار او هستند.
فروشگاه اينترنتي 30 بوک
شاید بپسندید














از این نویسنده













