

انتشارات نیماژ منتشر کرد:
مجموعه داستان «تعمید» متشکل از 9 داستان است که عنصر پیوند دهندهیشان بهیکدیگر، حرکتِ دایرهواریست از تراژدی به کمدی؛ و یا بالعکس. وضعیتهای ساختهشده در این داستانها، با «همزمان» کردنِ «ناهمزمانی»هایی، تردیدهایی میان پوزخندزدن به آنها، اندوهگینشدن، خندیدن و یا ترسیدن از آنها را شکل میدهند؛ و همین مولفه آیرونیک (کنایی) است که برای مثال موجبِ خلقِ لحظاتی میشود که شغلِ کسی پرتاب کردن هرروزهی خود، از پنجرهی خانهاش، از طبقهی ششم ساختمان به خیابان باشد؛ و مردم نیز هرروز به تماشای این لحظات بایستند و بعد، در خون او پول بریزند؛ و یا در داستانی، مردم شاهدِ پخشِ زندهی دزدیدنِ بزرگترین برجِ میدانِ شهرشان باشند و برایِ تماشای دزدها، هلهله و شادی سر دهند...
علی مردان هر روز از اداره ی آب و فاضلاب تهران برمی گشت و در ایستگاه دروازه دولت پیاده و با توجه به تابلوهای راهنمای مترو، وارد خط مورد نظرش می شد و ادامه ی مسیر را می رفت تا توپخانه را دور بزند و برسد به آپارتمان کوچکش، تا صبح فردایش برعکس همین مسیر را بر گردد و لابه لای کاغذها و امضاها از پشت پنجره ی اداره ی آب و فاضلاب، به ردیف چنارهای خیابان نگاه کند تا ساعت کاری اش تمام شود. همیشه همین بود تا آن روز صبح که از خواب بیدار شد و در حال خوردن نان محلی ای که ماه به ماه می رفت و از چهارمحال می آورد دید که «برنو» روی دیوار نیست..
فروشگاه اینترنتی 30بوک

شاید بپسندید













